چکیده
سه کشور خلیج فارس 1900 میلیارد دلار طرح تعریف کرده اند
شرکت فولاد امارات در سال 1998 با هدف پاسخ به رشد تقاضا برای تولید محصولات فولادی بخصوص فولادی ساختمانی در امارات متحده عربی ایجاد شد. این شرکت که در موصافح (شهرصنعتی ابوظبی قرار دارد) ابتد ابا استفاده از شمش وارداتی ،محصولات نورد تولید می کرد. ظرفیت اولیه این واحد نورد سالانه 500 هزار تن بود که در مدت یک دهه به یک مجتمع فولادسازی تبدیل شد. این شرکت اکنون طرح های بلندپروازانه ای در سر دارد و در نخستین گام از برنامه جدید خود، فولاد ویژه نیروگاه هسته ای امارات را تولید و در اختیار آن پروژه قرار داد.
در ژوئن 2006 شرکت امارات استیل فاز نخست طرح توسعه خود را آغاز و در ژوئن 2009 آن را افتتاح کرد. این فاز شامل خرید تجهیزات و احداث یک واحد احیای مستقیم 2/2 میلیون تنی، یک واحد ذوب 2 میلیون تنی، یک واحد نورد میلگرد ساختمانی 2 میلیون تنی و یک واحد نورد مفتول و کلاف 500 هزار تنی در سال بوده است. فاز دوم طرح توسعه این شرکت، در ژوئن 2008 آغاز شد که شامل یک واحد احیای مستقیم 2 میلیون تنی، یک واحد ذوب 6/1 میلیون تن و یک واحد نورد سنگین مقاطع یک میلیون تن است. اولین واحد نورد مقاطع سنگین در این منطقه در دسامبر 2011 راهاندازی شده است.
این شرکت توانست با اجرای دو فاز توسعه ظرفیت تولید خود را با هزینه 3 میلیارد دلاری به 5/3 میلیون تن در سال افزایش دهد. در حال حاضر تولیدات این شرکت شامل میلگرد و ساختمانی، مفتول، کلاف گرم ساختمانی، آهن اسفنجی و شمش است. براساس پیشبینی ایجاد شده توسعه آتی شرکت برای تولید ورق طرحریزی شده است. پس از اجرا و تکمیل فاز 3، این شرکت قادر به تولید کلاف نورد گرم به ضخامت یک تا 25 میلیمتر و به عرض 2ـ1 متر خواهد بود. حدود 6/1 میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است تا سالانه 1/2 میلیون تن کلاف نورد گرم در مدت 3 تا 5 سال آینده تولید کند.
در حال حاضر مطالعات فنی و اقتصادی نهایی شده و موضوع مهم برای توسعه، تخصیص گاز است. این در حالیست که در منطقه منا (خاورمیانه و شمالی آفریقا) تامین منابع انرژی چالشبرانگیز است. ابوظبی به اندازه کافی گاز در اختیار ندارد تا بتواند بسرعت پاسخگوی تقاضای فزاینده صنعت باشد، به دلیل اینکه نیروگاههای گازی ، مصرف گاز بالایی دارند. از همین رو دولت نگاهی به استفاده از CNG دارد تا بتواند این کمبود را جبران کند و به همین منظور از سال 2015 در نظر دارد از پایانههای شناور در فجریه LNG وارد کند.
صنعت فولاد با سایر صنایع انرژیبر مانند پتروشیمی بشدت برای دستیابی به گاز در رقابت است، اما اولویت برای عرضه برق مصرف خانگی است و تا آینده نزدیکی این اولویت تغییر نخواهد کرد. با توجه به وضعیت عرضه گاز در امارات در حال حاضر موضوع تخصیص گاز به فاز سوم توسعه مشخص نیست و به نظر میرسد که پیشرفت کار بستگی زیادی به اکتشاف گاز و برنامه انرژی دارد. چنانچه میدانهای گازی جدید و نیروگاههای هستهای راهاندازی شود، تصویر تخصیص گاز به پروژههای صنعتی در امارات متحده عربی روشنتر خواهد شد. اما در اینجا نکته اینست که صنعت فولاد برای کل کشور امارات از اهمیت بالایی برخوردار است.
این صنعت برای هر طرح عمرانی ضروری است و امارات هم از این امر مستثنی نیست. همزمان با توسعه شرکت فولاد امارات در دهه گذشته، تعدادی پروژه جدید رقابتی در منطقه خلیجفارس ظهور کردهاند که میتوان به SULB (تولیدکننده مقاطع نورد گرم) در بحرین و جیندال ِشدید (طرح تولید واحد نورد میلگرد) در عمان اشاره کرد.
شرکت فولاد امارات تنها فولادساز در منطقه است که فولادهای ساختمانی میلگرد آجدار مرغوب کیوکلاس در منطقه منا برای طرحهای انرژی هستهای امارات تولید میکند.
این شرکت در اواسط ماه سپتامبر 2013 نخستین سفارش میلگرد آجدار به میزان 45 هزار تن که شامل 5000 محصول نوع کیوکلاس بود را به پروژه انرژی هستهای برکه امارات تحویل داد. در حال حاضر شرکت فولاد امارات به دنبال تایید پروژه جدید تولید مقاطع فولادی خود برای انرژی هستهای است. این شرکت زمان و سرمایهگذاری لازم را صرف این پروژه خواهد کرد تا گامهای مهمی در راستای اجرای استراتژی خود برای تولید و عرضه فولادهای با ارزش افزوده بالاتر بردارد.
مدیرعامل شرکت میگوید: ما به دنبال عرضه مقاطع برای نیروگاههای هستهای هستم و در نظر داریم از بازار فولادهای کربنی یا معمولی خارج شویم و به سمت بازارهای محصولات مرغوب و کیفی گام برداریم.
علاوه بر طرحهای توسعه، شرکت اقدام به خرید سایر واحدهای فولادسازی کرده و به ظرفیت تولید و سهم بازارهای داخلی و خارجی خود افزوده است. بهطور کلی شرکت فولاد امارات 75 درصد از محصولات خود را در بازار داخلی میفروشد و 25 درصد آن صادر میشود. این شرکت پیشبینی میکند که سال 2014 نقطه عطفی برای قیمتهای مواد اولیه و تقاضا برای محصولات فولادی خواهد بود.
سرمایهگذاری در امور زیربنایی حیاتی است و پروژههای سرمایهگذاری عربستان سعودی به رشد در منطقه کمک میکند. در عربستانسعودی صدها پروژه اعلام شده است مانند فرودگاهها، جادهها و امکانات عمومی زیربنایی که ارزش کل پروژههای آن کشور به 600 میلیارد دلار میرسد که چنین برناههایی بیشترین تقاضا برای فولاد را ایجاد کرده است.
علاوه بر این، سرمایهگذاری در امکانات زیربنایی امارات متحده عربی حدود 400ـ350 میلیارد دلار است. در قطر ارزش پروژههای عمرانی به 200 میلیارد دلار میرسد و تاسیسات جام جهانی فوتبال 2022 این کشور نیازمند سرمایهگذاری در بخش احداث فرودگاهها، جاده و استادیوم است. شرایط برای کویت هم اینگونه است.
دوبی نیز دارای پروژههای بزرگی مانند Word Expo سال 2020 است که تقاضا برای فولاد را با بالا خواهد بود. حدود 700 میلیارد دلار سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز صورت پذیرفته است که بیانگر تقاضای بالای فولاد است.
با توجه به اینکه سرمایه گذاری تقاضا برای فولاد را افزایش میدهد، اما تداوم آشوبهای سیاسی و بیثباتی بر روی توسعه اقتصادی و رشد تاثیر منفی خواهد گذاشت.
انجمن جهانی فولاد پیشبینی میکند که تقاضا برای فولاد در منطقه در سال 2014 احتمالاً با 3/7 درصد به 69 میلیون تن برسد، اما به دلیل استمرار بیثباتی اقتصادی بخصوص در مصر احتمالا این آمار و ارقام کاهش پیدا خواهد کرد.
این انجمن برای سال 2013 رشد تقاضا برای فولاد را با 7/1 درصد پیشبینی 3/64 میلیون تن ارزیابی کرد در حالیکه در سال 2012 رشد آن 2/2 درصد بوده و تقاضای آن 2/63 میلیون تن بود.
مشکلات سیاسی در مصر و سوریه واردات فولاد را به سایر بازارها و عمدتاً بازار شورای همکاری خلیجفارس (GCC) روانه کرده است که موجب افت قیمت و عرضه مازاد در این منطقه شده است.
بنابراین فولاد عمدتا به کشورهای شورای همکاری خلیجفارس سرازیر میشد و در نتیجه روی قیمت های آن فشار وارد میآورد. با اینحال زمانیکه مشکلات سیاسی در این کشورها خاتمه یابد، تقاضا نیز بالا خواهد رفت که دلیل آن نه تنها بازسازی و سرمایهگذاری در امور زیربنایی است بلکه به دلیل رشد بالای جمعیت جوان در منطقه و نیز روند سریع شهرسازی و افزایش مستمر درآمدها شانس بزرگی برای بالا رفتن تقاضای فولاد به وجود خواهد آمد.
حفظ بازارها
همزمان با رشد تقاضا رقابت نیز تنگتر میشود. ظرفیت مازاد جهانی مشکلآفرین شده است بهطوری که سود حاشیهای فولادسازان داخلی کاهش یافته و کالای آنان نمیتواند با کالای وارداتی از نظر قیمت رقابت کند که در نتیجه اقدامات حمایتی یا ضددامپینگ از طرف دولتها صورت میپذیرد. به هر صورت باید رقابتها یا دادوستد در بازارها منصفانه صورت پذیرد. اگر در منطقه منا فشارهای دامپینگ محصولات تداوم داشته باشد بدون شک مقررات تجاری تغییر یافته و همانند مقررات غالب در اروپا و آمریکا، ترکیه و حتی هند خواهد شد.
در حال حاضر شرکتها و واحدهای نورد کوچکتر، از نبود مقررات مناسب تجاری در کشورهای GCC رنج میبرند. صنعت فولاد در منطقه منا کاملاً پراکنده و کوچک هستند و بهترین راه برای فرار از حاشیه سود پایین ادغام و یکپارچه شدن است. شرکتهای کوچکتر غالبا با مشکل روبرو هستند، چون قیمت مواد اولیه آنها بالا و در حدود قیمت تمام شده محصولات نهایی است. به هر صورت شرکتها باید بازارگرا و اقتصادی باشند تا بتوانند رابطه قوی بین خود و مشتریانشان برقرار کنند.
منبع اصلی مقاله: متال بولتن- دسامبر 2013
مترجم: علی غفوری