تولید سنگآهن سه شرکت بزرگ معدنی استرالیا (ریوتینتو، بیاچپی بیلیتون و فورتسکیو) در سال 2013 در مجموع یکصد میلیون تن افزایش داشته و پیشبینی میشود که در سال جاری نیز حداقل همین میزان بر تولیدات آنها افزوده شود. تولید سه شرکت فوقالذکر در سال 2013 با 21 درصد افزایش به 4/580 میلیون تن رسید. برتری کلی استرالیا در بازار دریایی سنگآهن توام با استمرار عدم توانایی برزیل در ارتقای ظرفیت تولید خود و محو عنقریب هند بعنوان یک صادرکننده سنگآهن به چین بوده است.
افزایش تولید در منطقه پیلبارا در غرب استرالیا عمدتا مربوط میشود به برنامه طرح توسعه ظرفیت در معادن چیچسترو سولومون شرکت فورتسکیو که منتج به 40 درصد افزایش صادرات به چین در دو سال گذشته گردیده است. میزان واردات سنگآهن چین از استرالیا در سال 2013 به 1/417 میلیون تن در سال 2012 به رقم 7/351 میلیون تن رسیده و در سال 2011 معادل 8/296 میلیون تن بود.
بخش سنگآهن استرالیا نیز شامل شرکای اقلیت آسیایی ریوتینتو و بیاچپی بیلیتون در پیلبارا به همراه اطلس ایرون، مونت گیسبون ایرون، اریوم بیسی ایرون، جیندالبی متالز و مجموعهای از شرکتهای معدنی کوچکتر هستند. شرکت نچرال رسورس به ثبت رسیده در آمریکا میتاند حدوداً 8 ـ 10 میلیون تن در سال سنگآهن تولید کند. تولید مجموع این شرکتها بالغ بر 50 میلیون تن در سال میگردد، اما این احتمال وجود دارد در سال 2014 افزایش تولید آنها اندک باشد.
افزایش بهرههبرداری از ظرفیت در طول سال 2013 بسیار بالاتر از ارقام تولید را نشان میدهد. دلیل این اختلاف این است که شرکتها قبل از اینکه بهطور مستمر با همان میزان تولید کنند به تولیدات خود افزوده و به ظرفیت تولید مورد نظر (براساس سالانه) میرسند.
تحلیلگران میگویند: امسال سالی است که شرکتهای معدنی بزرگ و کوچک ظرفیتهای خود را توسعه خواهند داد.
بدون شک تمرکز بر روی شرکتهای بزرگتر است که طرحهای توسعه قابلتوجهی دارند، اما از طرفی هم شاهد طرفهای توسعه شرکتهای کوچکتر هستیم که در دو سال گذشته بیش از صددرصد به ظرفیتهای تولیدی خود افزودهاند.
سهم رو به افزایش فورتسکیو
فورتسکیو در سال 2013 حدود 126 میلیون تن سنگآهن تولید کرده و در تلاش است که در نیمه دوم سال 2014 حدود 155 میلیون تن سنگآهن تولید و صادر کند. این رقم در مقایسه با سال 2012 افزایش قابل توجه 88 درصدی را نشان میدهد که به دلیل راهاندازی معدن جدید سولومان است که دارای دو کانسار کینگز و فایرتال است. باید خاطرنشان کرد که این شرکت اولین محموله سنگآهن خود را مه 2008 وارد بازار کرد.
شرکت بیاچپی بیلیتون در سال 2013، بیست میلیون تن دیگر تولید کرد که در مقایسه با سال قبل آن به 175 میلیون تن رسید. با توجه به افزایش تولید معدن جدید جیمبلبار در پیلبارا (به دلیل رسیدن به فاز اول ظرفیت 35 میلیون تن در سال تا سال 20015) این شرکت باید تا پایان سال 2014 حدود 220 میلیون تن سنگآهن تولید کند.
شرکت ریوتینتو در سال 2013 در پیلبارا 6/250 میلیون تن سنگآهن تولید کرده و به نظر میرسد که در نیمه دوم امسال 290 میلیون تن در سال تولید داشته باشد. این شرکت در نظر دارد تا سال 2015 سالانه 330 میلیون تن سنگآهن تولید کند که 2 تا 4 میلیون تن توسط معادن کوچکتر در غرب استرالیا و ظرفیت زیرساختاری جدید بدان اضافه خواهد شد.
محدودیتهای عرضه از برزیل
برخلاف استرالیا، برزیل همواره سعی دارد تا تولید خود را همسو با صادرات به چین همسو کند که در سال 2013 نسبت به سال قبل آن با 5 درصد کاهش به 4/155 میلیون تن رسید. مهمترین تولیدکننده سنگآهن این کشور واله با مشکلات اخذ مجوزهای محیطزیست درگیر است که شاید نتواند 20 میلیون تن در سال ظرفیت جدید معدن کاراجاس را به بهرهبرداری برساند تا ظرفیت تولید آن به 310 میلیون تن در سال برسد. تا چه حد این وضع میتواند منتهی به یک افزایش خالص گردد بستگی به این دارد که شرکت واله مجبور شود از تولیدکنندگان محلی در معدن برای افزایش تولید خود سنگآهن بخرد. تحلیلگران میگویند در CLSA هزینههای طرحهای توسعه برزیل بسیار گرانتر از هزینههای طرح توسعه نسبت به رقبای استرالیایی آن است و بنابراین باید قیمت سنگآهن 120 دلار در هر تن باشد تا پاسخگوی طرحهای رشد در میانمدت باشد.
تحلیلگران پیشبینی میکنند که اگر میزان پیشرفت طرحهای توسعه شرکت واله بعنوان بزرگترین تولیدکننده سنگآهن در جهان در همین سطح باقی بماند در ظرف دو سال آینده شرکت ریوتینتو از آن پیشی خواهد گرفت.
هر دو شرکت ریوتینتو و بیاچپی بیلیتون از مزیت فاصله نزدیک دریایی یا چین و هزینه پایین حمل و نقل آن در مقایسه با فاصله برزیل تا چین به خوبی برخوردارند و با توجه به اتوماسیون تجهیزات معادن و بهینهسازی استخراج معادن در پیلبارا هزینههای بهرهبرداری نسبت به برزیل بسیار پایین است. همانگونه که بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند سیستم قیمتگذاری سنگآهن باید به سمت قیمتگذاری بلندمدت پایینتر حرکت کند. با ارتقای سطح فناوری شرکت فورتسکیو ناوگانی از کامیونهای خودکار سنگآهن را حملونقل میکند.
هر جا عرضه جدید اندکی از برزیل خارج میشود. هموطن آن شرکت واله یعنی شرکت MMX طرحهای توسعه جاهطلبانه خود را برای معدن سهراآزول برای رسیدن به ظرفیت قبلی 29 میلیون تن در سال را به ظرفیت 15 میلیون تن در سال کاهش داده است. ظرفیت کنونی 8 میلیون تن در سال است و شرکت باید یک شریک برای اجرای این پروژه پیدا کند که با توجه به شرایط کنونی بازار پیدا کردن شریک همواره مشکلتر میشود.
نگاهی به هند
هند که سابقا با فراز و نشیب سنگآهن نقد به چین میفروخت همچنان درگیر مقررات و یا تغییرات قوانین منع استخراج و صادرات سنگآهن است. دیگر تقریبا فعالیتی در بازار دریایی سنگآهن ندارد. چین در سال 2013 حدود 7/11 میلیون تن سنگآهن از هند خریده است که این رقم در سال 2011 معادل 73 میلیون تن بود. در حقیقت چین تقریبا در سال 2013 به همان اندازه که سنگآهن از هند خریده است از کشورهای مالزی، پرو و شیلی سنگ خریده و کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، ایران، اندونزی و کانادا هم به چین سنگآهن صادر میکنند.
در حقیقت با نزدیکتر شدن انتخابات دولت جدید در هند میتوان به باز شدن قفل درآمدهای صادراتی بالقوه امیدوار شد و دستاندرکاران میگویند کلید صادرات مجدداً زده خواهد شد. در حال حاضر موجودی سنگآهن در حدی است که میتواند در بازار رکود ایجاد کند. اما با توجه به شرایط کنونی جای تعجب داشت که اگر لابی قدرتمند فولاد هند مسئله صادرات سنگآهن را که میخواهد آن را در داخل برای طرحهای جاهطلبانه ظرفیتسازی در صنعت فولاد کشور مصرف کند، رها میکرد. به نظر میرسد که اخذ 5 درصد تعرفه برای صادرات گندله (چون چین به مواد اولیه مرغوب نیازمند است از گندله پریمیوم دریافت میشود) دلیلی است بر اینکه کشور نمیخواهد یکباره مسئله تحریم صادرات سنگآهن را لغو کند.
اقدامات زیستمحیطی
در سال 2-13 چین از بیش از 50 کشور سنگآهن خریده است. از آنجایی که بیشتین میزان یا حجم سنگآهن وارداتی آن نامرغوب بود باید منتظر ماند و دید که با توجه به مشکلات زیستمحیطی وضعیت واردات این نوع سنگ از منابع مختلف چگونه خواهد بود. بخش اعظم سنگآهن وارداتی نامرغوب که از منابع یا کشورهای غیرسنتی صورت میپذیرد. روانه فولادسازیهای کوچک میشود و پکن در نظر دارد این واحدهای آلاینده را تعطیل کند. مقامات چینی پذیرفتهاند که 70 درصد کارخانهها احتمالاً نتوانند پاسخگوی تعهدات خود نسبت به مقررات جدید زیستمحیطی باشند و اظهار میدارند که برای بهبود شرایط نیازمند زمان هستند.
اما به نظر میرسد که چین برای رفع مشکلات آلودگی هوای کشور که روز به روز بدتر میشود بسیار جدی است، بنابراین برخلاف تلاشهای ناموفق قبلی که سعی داشت از طریق حذف کورههای بلند و ادغام اجباری در صنعت مشکل آلودگی را برطرف کند، این بار سعی خواهد کرد که از طریق ابزار محیطی ظرفیت فولادسازیها را تحت کنترل قرار دهد. این اقدام میتواند موجب کاهش نیاز به عرضه سنگآهن غیرسنتی گردیده و نیز از واردات سنگآهن مرغوبتر بخصوص از برزیل و استرالیا بهره بیشتری ببرد.
شرکتهای معدنی استرالیا میتوانند به طور روزافزونی در جهت پاسخگویی به نیازهای ظرفیتی چین حرکت کرده و هزینههای بهرهبرداری در معادن خود را با در نظر گرفتن چندین پروژه رقابتی (در داخل و خارج) و یقیناً با توجه به مناطق نسل بعدی مانند آفریقایغربی که شاید هرگز رخ نداده و یا حداقل در بلندمدت اتفاق نیفتد، کاهش دهند.
عدم افزایش تولید سنگآهن داخلی چین
اگرچه میزان سنگآهن چین بالاست، اما مشکلاتی که این صنعت با آن مواجه است هزینههای نسبتاً بالای استخراج، عیا پایین سنگ و ناکافی بودن منابع بعضی از معادن قدیمی است که منتهی به رشد تولید محدود سنگآهن فرآوری شده میگردد. طبق گزارش انجمن جهانی فولاد و انکتاد تولید سنگآهن فرآوری شده چین فقط 2/16 درصد از 9/1 میلیارد تن تولید جهانی سنگآهن در سال 2012 را به خود اختصاص داده که این نسبت به تدریج رو به کاهش است. پیشبینی شده است که در سالهای آتی رشد منفی وجود داشته باشد و تولید سنگ داخلی چین نتواند کاملاً پاسخگوی تقاضای داخلی آن باشد. تولید سنگآهن فرآوری نشده چین در سال 2001، دویست میلیون تن بود که در سال 2013 به 5/1 میلیارد تن افزایش پیدا کرده است.
به دلیل سرمایهگذاری سنگینی در بخش سنگآهن در سالهای اخیر، معادن جدید متعددی به مرحله بهرهبرداری خواهند رسید که نقطه تغییری در زنجیره عرضه و تقاضا بوجود آورده و یقیناً منتج به روند کاهش در قیمت سنگآهن خواهد گردید. با توجه به منحنی هزینه تولید قیمت میانگین سنگآهن (مثلاً نرمه سنگآهن استرالیا با عیار 62 درصد) در 10 سال آینده به یکصد دلار در هر تن کاهش پیدا خواهد کرد.
طبق بررسیهای بعمل آمده هزینه متوسط تولید سنگآهن داخلی چین با در نظر گرفتن مالیات هر تن 100 تا 115 دلار در هر تن است بهطوری که هزینه تولید شرکتهای دولتی به بالای 132 دلار هم میرسد که بسیار بالاتر از هزینههای تولید شرکتهای بزرگ سنگآهن در جهان است. این هزینه تولید بالا عامل بازدارنده صنعت سنگآهن چین است.
در سال 2013 به ترتیب استرالیا، برزیل، آفریقایجنوبی، ایران، اندونزی، اکراین، کانادا، سیرالئون، مالزی و روسیه 10 کشور عمده صادرکننده سنگآهن به چین بودهاند. در این ردهبندی ایران در رده چهارم قرار دارد، در حالیکه در سال 2012 ایران در رده پنجم پس از هند قرار داشته و هند در سال 2013 صادراتی به چین نداشته است.
لازم به ذکر است که سنگآهن مگنتیتی ایران به دلیل کارآمدی و تغلیظ بالا بتدریج در میان واحدهای کانهآرائی چین مقبولیت پیدا میکند. کل واردات سنگآهن چین از ایران در سال 2013 به 43/22 میلیون تن رسیده است. گروه والین و شرکت آهن و فولاد زنجینی آئوسن بزرگترین واردکنندگان سنگآهن ایران هستند که سالانه بالای 2 میلیون تن مصرف دارند. شرکت آهن و فولاد شانگزی گائووی سالانه 500 ـ 200 هزار تن سنگآهن و سایر کارخانههای فولادسازی چین معمولا سالانه 200 ـ 100 هزار تن از ایران سنگآهن وارد میکنند. بهطور کل چینیها اظهار میدارند که سنگآهن دارای مزیت قیمتی است. آمار نشان میدهد که حدود 60 شرکت چینی در سال 2012 درخواست واردات سنگآهن از ایران را داشته و تعداد این شرکتها در سال 2013 به بالای 80 شرکت رسیده است.