افزایش مستمر فعالیت های ساختمانی با اعلام پروژه های ساختمان های بلندمرتبه در امارات متحده عربی در سال 2013 موجب رشد و توسعه صنعت فولاد آن شد.
امارات متحده عربی
افزایش مستمر فعالیت های ساختمانی با اعلام پروژه های ساختمان های بلندمرتبه در امارات متحده عربی در سال 2013 موجب رشد و توسعه صنعت فولاد آن شد.
به دلیل تقاضای بالا نیز اکثر شرکت های ساختمانی، بساز و بفروش ها و تجار به تولیدکنندگان داخلی روی آوردند چون واردات میلگرد ساختمانی معمولا 60 روز طول می کشد تا به دوبی برسد.
تولیدکنندگان داخلی توانستند قیمت های رقابتی با تولیدکنندگان خارجی به مشتریان داخلی پیشنهاد کنند و نهادهای مالی در امارات متحده عربی دیدگاه مثبتی نسبت به صنعت فولاد در سال 2013 داشتند.
صنایع فولاد امارات ( ESI) یک فولادساز اماراتی است که درآمدش با 8 درصد افزایش به 1.77 میلیارد دلار رسیده است. این کارخانه در سال 2013 حدود 2.6 میلیون تن محصولات طویل تولید کرد که در مقایسه با سال 2012 افزایش 12 درصدی دارد. از این میزان محصول طویل 1.7 میلیون تن میلگرد ساختمانی بود.
کل تولیدات شرکت مذکور شامل محصولات فرعی به سه میلیون تن می رسد که 1.9 میلیون تن آن به بازار امارات فروخته شد. ESI که در ابوظبی قرار دارد، احتمالا تولید آهن اسفنجی خود را در سال 2014 به 4 میلیون تن برساند. میزان تولید آهن اسفنجی در سال 2013 معادل 3.074 میلیون تن بود.
علاوه بر این میزان سرمایه گذاری در بخش زیربنایی در امارات متحده عربی در حدود 400-350 میلیارد دلار است.
پیش بینی می شود که به واسطه پروژه های بزرگی مانند ورلد اکسپو 2020 تقاضا برای فولاد در دوبی افزایش پیدا کند.
قطر
سازمان صنایع قطر که مالک شرکت فولاد قطر است ، اعلام کرد که درآمد آن در سال 2013 برابر با 1.6 میلیارد دلار در بخش فولاد بوده که این میزان 5.4 درصد کمتر از رقم آن در سال 2012 است.
دلیل اصلی این کاهش درآمد مربوط به 5.4 درصد افت میانگین قیمت میلگرد به 686 دلار در هر تن است که همسو با کاهش هزینه های سنگ آهن و تغییرات متعاقب آن در نوع محصول مورد تقاضای نهایی سنتی کارخانه وابسته به آن بوده است.
بهره برداری از ظرفیت در سطح 108 درصد باقی مانده که تا حدی پایین تر از میزان 110 درصد در سال 2012 است.
این گروه درنظر دارد ساخت تمام پروژه های مهم کنونی خود مانند پروژه مجتمع فولادسازی 2 میلیون تنی در الجزایر و یک پروژه مجتمع پتروشیمی را به پایان برساند.
پروژه قوس الکتریک شماره 5 ( EF5 ) شامل یک پروژه 319.2 میلیون دلاری واحد جدید ذوب فولاد است که در کنار کارخانه اصلی در شهرک صنعتی مساعید قطر ساخته می شود. بهره برداری تجاری از این کارخانه در فوریه 2014 آغاز شده و پیش بینی می شود که این پروژه ظرفیت تولید شمش فولادی گروه را 1.1 میلیون تن در سال افزایش داده و تضمین کند که عرضه کننده اصلی فولاد مورد نیاز کشور برای ساخت اماکن ورزشی جام جهانی فوتبال در سال 2022 خواهد بود.
کارخانه فولادسازی سلب متعلق به قطر استیل ( 31.03 درصد سهم ) واقع در عربستان سعودی بهره برداری تجاری خود را با یک واحد ذوب به ظرفیت یک میلیون تن در سال و یک واحد نورد با ظرفیت 500 هزار تن را در ژانویه 2013 آغاز کرد. ساخت واحد مشابه نورد آن در حال پیشرفت است و قرار است تا نیمه دوم امسال تکمیل شود.
شرکت قطر استیل که در سال گذشته 200 هزار تن تولید داشت، درنظر دارد 2.58 میلیون تن آهن اسفنجی در سال جاری تولید کند.
قطر اعلام کرده که حدود 200 میلیارد دلار پروژه در دست بررسی دارد و جام جهانی 2022 نیازمند سرمایه گذاری برای توسعه فرودگاه ها، جاده ها و استادیوم ها است.
بحرین
مجتمع فولادسازی فولاث با 1.3 میلیون مترمربع سایت در هید بحرین شامل
GuscoT Giic (فولاث) و سولب ( شرکت فولاد یونایتد) آن را به اولین مجتمع فولادسازی کاملا یکپارچه در جهان تبدیل می کند که دارای تجهیزات تولید گندله تا محصولات نهایی در همان سایت خواهد بود.
فولاث با سولب در مجموع 1.4 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده اند که در کنار شرکت وابسته فولاث یعنی سعودی سولب مجتمع کاملی را تشکیل خواهند داد که انواع تیرآهن ( beams) و مقاطع تولید خواهد کرد.
واحد نورد این شرکت در بحرین سالانه 4.1 میلیون تن انواع مقاطع متوسط و سنگین و 1.5 میلیون تن در سال آهن اسفنجی تولید می کند.
عراق
پروژه های مسکن در عراق همچنان مصرف میلگرد ساختمانی در این کشور را افزایش داده و با راه اندازی واحدهای نورد جدید از میزان واردات محصولات فولادی کاسته می شود. دولت عراق اعلام کرده که 1500 واحد مسکن جدید در شهر بغداد تکمیل شده است.
اخیرا دو واحد نورد میلگرد ساختمانی در عراق به بهره برداری رسیده که شامل شرکت فولاد الانما با 300 هزار تن ظرفیت و شرکت فولاد FF با ظرفیت 500 هزار تن در سال است.
شرکت آهن و فولاد ماس عراق با ظرفیت 650 هزار تن میلگرد ساختمانی نیز احتمالا در نیمه دوم سال 2014 به بهره برداری برسد.
ترکیه صادرکننده اصلی میلگرد ساختمانی به عراق است که در سال 2013 بالغ بر یک میلیون و 569 هزار و 83 تن به این کشور صادر کرده است.
عربستان سعودی
اکثر فولادسازان عربستان سعودی سال 2013 را به خوبی پشت سر گذاشته و با افزایش تقاضای شدید داخلی به تولیدات خود افزودند.
تعداد زیادی از پروژه های ساختمانی و زیربنایی در این کشور پشتوانه خوبی برای تقویت صنعت فولاد آن بودند.
در سال 2013 تولید محصولات فولادی کارخانه حدید عربستان به 5.9 میلیون تن رسید که 5.4 درصد بیشتر از سال 2012 است. این محصولات شامل طویل مانند میلگرد ساختمانی و محصولات تخت مانند کلاف نورد گرم، کلاف نورد سرد، کلاف گالوانیزه گرم غوطه ور، کلاف اندودکاری شده رنگی و ورق ضخیم است.
فروش محصولات نهایی حدید ( وابسته به سازمان صنایع سنگین یا پایه عربستان تحت عنوان سابیک) به 5.7 میلیون تن در سال 2013 رسید که 5.5 درصد بالاتر از سال 2012 است.
شرکت نورد لوله عربستان سعودی( APC) اعلام کرد که سود خالص آن در سال 2013 به 2.58 میلیون دلار رسید. میزان زیان خالص در سال 2012 به 6.77 میلیون دلار رسیده بود. دلیل افزایش سود به طور عمده مربوط می شود به فروش سرمایه گذاری taqa که در سه ماهه چهارم سال گذشته صورت پذیرفت.
همتای لوله ساز دیگر عربستان سعودی اعلام کرده است که سود خالص آن 20.4 میلیون دلار در 2013 بوده که 42.3 درصد بالاتر از سال 2012 است. سود خالص آن 15.6 درصد از فروش افزایش داشته و به 223.7 میلیون دلار در سال گذشته رسید در حالی که در سال 2012 به 193.6 میلیون دلار بالغ شد.
چین
نیاز اقتصادی برای ادغام در صنعت فولاد چین سابقه ای طولانی دارد؛ فقط با ادغام کارخانه های چینی می توانند به مشکل عرضه مازاد فائق آمده سودآورتر شده و مجددا در بازار مواد اولیه از قدرت خرید بیشتری برخوردار گردند.
اما اگر چنانچه به جدول فولادسازان برتر سال 2013 توجه کنیم، نشان می دهد که پیشرفت اندکی در ادغام صنعت فولاد چین رخ داده است که در حال حاضر در حدود یک میلیارد تن ظرفیت فولاد خام آن است اما همواره تحت تاثیر ظرفیت مازاد و کاهش میانگین بهره برداری از ظرفیت قرار گرفته است.
اگر از طریق سیستم متریک میزان پیشرفت ادغام را اندازه گیری کنیم( سهم تولید فولادسازان بزرگ) خواهیم دید که زمانی که تقاضا کاهش می یابد یعنی زمانی که حتی نیاز به ادغام بیشتر و حیاتی تر شده است، این روند یک گام به عقب برمی دارد.
در اینجا باید به چندین آمار و ارقام توجه کرد. کل تولید فولاد چین در سال گذشته 779 میلیون تن بود. سه فولادساز بزرگ این کشور شامل شرکت فولاد هبی، شرکت فولاد بائواستیل و ووهان استیل در مجموع 129 میلیون تن تولید داشتند که حدود 17 درصد کل تولید آن است. سال گذشته این رقم 17.8 درصد اعلام شده بود.
همچنین 10 فولادساز برتر آن در مجموع 307 میلیون تن یا حدود 39 درصد کل تولید را داشتند. در سال 2012 تولید آنان بالغ بر 43 درصد کل تولید کشور شده بود.
سوال این است که چه اتفاقی رخ داده است؟ این شرایط بعضا حاصل از این است که شاید بگوییم تغییراتی رخ داده است؛ اما خود این تغییرات حاکی از این است که مشکلاتی بر سر راه ادغام وجود دارد. درست در راس جدول در سال گذشته گروه فولاد هبی با 71.23 میلیون تن قرار دارد. این مورد شامل سهم قابل توجهی از تعدادی از شرکت های کوچکتر در استان هبی ( مرکز اصلی تولید فولاد چین) است که در آن شرکت فولاد هبی به عنوان بخشی از نیروی محرکه دولتی در راستای ادغام این شرکت ها را جذب کرد.
در حال حاضر این گونه کوشش های خاص رها شده است؛ به طوی که هبی در نظر دارد سهام کارخانه های کوچک بخش خصوصی را که هرگز کنترل و بهره برداری بر آنان اعمال نکرده مجددا بفروشد. نتیجه این است در حالی که تولید کارخانه فولادسازی هبی مانند دوره مشابه آن 6.9 درصد افزایش داشته و از سال 2012 تا 2013 در جدول به ردی های بعد از سوم سقوط کند.
متعاقبا چه اتفاقی می افتد؟
در ماه اکتبر گذشته دولت جدید چین روی کار آمد و وقول داد که مدل اقتصادی کشور و روش آن برای اصلاح و مقررات را تغییر دهد. این شرایط احتمالا بر روی ساختار صنعت فولاد تاثیرگذار بوده و مانند بازسازی سیستم اقتصادی و مالی تغییر خواهد کرد. قرار است خط مشی اصلاحات جامع دولت به بازارها نقش قاطع تری در اقتصاد بدهد. در تئوری این بدین مفهوم است که بنگاه های دولتی تشویق می شوند تا کارآمد و سودمندتر شوند تا صرفا یک شرکت بزرگ باقی بمانند و این بدین معنی است که بازارهای پولی بیشتر باید متاثر از انضباط بازار باشند. بنابر این بانکها به جای آنکه ابزاری باشند که از طریق آنها نقدینگی از محل پس اندازها به صنایع زیرساختی تزریق شوند، باید رقابتی تر بوده و پول را به صورت کارآمدتری تخصیص دهند.
اما با توجه به اینکه دولت دیگر بدنبال این نیست که تا سال 2015 از 10 فولادساز بزرگ 60 درصد برداشت کند خود انگیزه هایی را ایجاد کرده و اثر مستقیمی بر روی سیاست گذاری ادغام گذاشته است. ارقام بالا نشان می دهد که برای رسیدن به این هدف راهی طولانی در پیش رو دارد.
یکی از مشکلاتی که بر سر راه دولت چین قرار داشت، این بود که صرفا بدنبال توسعه و افزایش ظرفیت برای کسب درآمد بیشتر بود؛ اما در حال حاضر قرار است که به جای مداخلات بیهوده دولت روند یا شرایط اصولی و صحیح اقتصاد کلان ایجاد گردد.
بنابر این امسال کارخانه های کوچک و متوسط ( بخصوص در بخش خصوصی) با مشکلات عدم دسترسی به نقدینگی و وام بانکی مواجه شده اند و بانکها مجاز به دادن وام به فولادسازان نیستند؛ نتیجه این است که شرکت های بزرگتر که قدرت بیشتری دارند، بتدریج در وضعیت بهتر و رقابت تری قرار می گیرند اما این شرایط نمی تواند در کوتاه مدت برقرار گردد.
دولت هم سعی دارد تا دسترسی به منابع مالی برای ادغام و خرید را آسان تر کند که تا حدی هم تلاش هایی اخیر در این راستا صورت پذیرفته است. تمام این اقدامات می تواند نقش و آرایش صنعت فولاد چین در جدول را در سال های آینده تغییر دهد. یکی از نتایج آن می تواند در نهایت این باشد که کارخانه های چینی حتی جایگاه بهتری در بالای جدول را اشغال کنند.
در ضمن در هند با انتخاب دولت حامی بازار موجب رونق کسب و کار شده است. سال گذشته رشد در هند به 4.5 درصد کاهش پیدا کرد که پایین ترین سطح در یک دهه بوده و بازار فولاد بسیار سرخورده شده است. به عنوان مثال فروش خودرو در سال مالی گذشته ( منتهی به مارس 2014 ) حود 4.65 درصد کاهش یافت .
امید می رود که نخست وزیر جدید هند آقای مودی بتواند با راه اندازی و اجرای طرح های توسعه امور زیربنایی مصرف فولاد را افزایش دهد.