سال جهش تولید
X
   
 
    • هدر یاد داشت ها و مقالات

    • نیاز بیشتر به داد و ستد تامینی ( Hedging) در بازارهای کنونی
      تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۶/۲۴
      چکیده
      با توجه به افزایش رقابت بین المللی بین بازارهای شرق و غرب برای فروش محصولات جدید و قدیم آهنی و غیرآهنی در عصر کنونی این ضرورت را ایجاد کرده که مدیران ریسک قیمت هر چه بیشتر به سمت گزینه های داد و ستد تامینی (Hedging) روی آورند.

      در بازارهای جهانی کنونی فلزات صنعتی مدیریت ریسک قیمت کالایی به امر بسیار پیچیده و سختی تبدیل شده است. در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 قیمت های سنگ آهن و فلزات پایه معمولا سالانه 20 درصد بین قیمت های کف و سقف نوسان پیدا می کرد که به موضوعی عادی و معمولی مبدل شده بود و وظیفه و نقش کارشناسان و تحلیلگران ریسک قیمتها نسبتا آسان بود و شاید هیچکس حدس نمی زد که این چنین تغییرات یا تزلزل فاحشی در قیمت ها بوجود آید. امروز بازار حداقل از سه جنبه متفاوت است.
      نخست اینکه روندهای فزاینده، بلندمدت و متزلزلی در قیمت ها بوجود آمده که بسیار جای تامل دارد. نوسان روزانه قیمت ها در حد 10 تا 15 درصد در سال های 2008 و 2009 بسیار رایج شده بود که نشان دهنده این امر بود که دوران پر چالش جدیدی برای صنعت و برای کسانی که مدیریت ریسک قیمت را به عهده دارند، فرا می رسد. هیچکس به یقین نمی داند که آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد اما تاکنون در طی سال جاری میزان یا سطح تزلزل یا نوسان بازار توام با خشنودی و رضایت در بین اکثر بازارهای مالی بدین مفهوم است که خرید بیمه از طریق اختیار معامله ( options) در مقایسه با دوران گذشته بسیار اقتصادی تر شده و نشان می دهد که بالقوه یک فرصت ایده آلی برای مصرف کنندگان بوجود آمده که به دلیل قیمت ها و سود جذاب آن حضور فعالی در بازار دارند. با توجه به اینکه چرخه یا سیکل اقتصاد کلان جهان نیز به کندی در حرکت است، قیمت های قدیمی بورس فلزات لندن برای خریداران جذاب بنظر می رسد.
      ثانیا اینکه دیگر به آسانی نمی توان تجزیه و تحلیلی از عرضه و تقاضای کالا در بازار ارائه داد. چین در حال حاضر اشراف کاملی بر عرضه و تقاضای انواع محصولات معدنی از جمله طلا ، مس و سنگ آهن در بازارهای جهانی دارد و بازارهای آن همیشه مبهم و پیچیدگی خاص خود را داشته است.
      افزایش استفاده از فلزات پایه و سنگ آهن به عنوان ابزاری برای تامین منابع مالی یا فاینانس در پنج سال گذشته به این سر درگمی بیشتر افزوده است ؛ به طوی که واردات چین غالبا منتج به اطلاعات نادرستی از وضعیت واقعی تقاضای داخلی می گردد. خیل سرمایه گذاران نیز در دهه اخیر بسیار اهمیت پیدا کرده است که نتیجه آن افزایش چشمگیر سرمایه گذاری در بازارهای شاخص دار ( Commodity index investing ) و صندوق قابل معامله در بورس ( EFS ) گردیده و دست اندرکاران جدیدی را در بازار بوجود آورده است که غالبا دارای انگیزه های متفاوتی در مقایسه با دست اندرکاران صنعتی سنتی هستند.

      گسستگی رابطه
      ثالثا رابطه معکوسی بین قیمت های فلزات پایه و آمار و اطلاعات بورس فلزات لندن وجود دارد که تحلیلگران را در شناخت و تجزیه و تحلیل روند قیمت های روزانه و هفتگی در بازار فلزات دچار سر درگمی می کند. در عصری که آشفتگی و نابسامانی زیادی در بازارهای کالایی و مداخله گسترده بانک های مرکزی در بازارهای مالی آن وجود دارد، مدیریت ریسک با چالش های عدیده ای مواجه شده است.
      چشم انداز بورس فلزات نیز احتمالا تغییر پیدا می کند چون غرب با رقابت هر چه بیشتری از جانب شرق تهدید می شود. در جهان فلزات پایه، لندن و نیویورک می خواهند بر داد و ستد بازارهای سلف جهانی تسلط داشته باشند اما به طور فزاینده ای هم به تعداد بورس های جایگزینی اضافه می شود که قراردادهای اختیار معامله و سلف را پیشنهاد می کنند.
      اما با وجود حرکت آرام و یکنواخت فلزات فیزیکی از غرب به شرق، مشکلات پیرامون سیستم انبارداری بورس فلزات لندن و ثبت پریمیوم های بالا در بسیاری از بازارها، این بورس ( LME ) به عنوان یک مرکز فعال جهانی داد و ستد فلزات توانسته است تاکنون با 80 درصد حجم تجاری فلزات غیرآهنی همواره موفق عمل کند. علاوه بر این قراردادهای سنتی مهم بورس فلزات لندن سریعا در حال رشد است. به عنوان مثال حجم قراردادهای سلف در سال 2013 تا 13 درصد افزایش داشت اما در همین سال رشد حجم قراردادهای سلف آلومینیوم اولیه تا 8 درصد رشد کرد.
      هنگ کنگ، شانگهای و سنگاپور همه سعی دارند که بتوانند در آینده تسلط بیشتری بر بورس های فلزات داشته باشند، اما موانعی بر سر راه رشد آنان وجود دارد. باید در چین اعتماد و اطمینان از دو جنبه اجرای قوانین و مقررات و نهادهای پشتیبانی کننده قراردادها برقرار گردد.
      لندن به دلیل رسوایی های متعدد بانکی وجهه و قابلیت اطمینان خود را از دست داده و روش های سنتی تعیین قیمت طلا و نقره دستخوش تغییراتی شده است. در چین هم اخیرا روش های کلاهبرداری در بندر کینگدائو نقاط ضعیفی را در سیستم آن بوجود آورده است. به طور کل سرمایه گذاران خارجی هنوز لندن را به طور نسبی بهشت امنی ارزیابی کرده و با وجود شرایط رایج کنونی همچنان بدان اعتماد می کنند.
      عدم امکان قابلیت تبدیل ارز مشکل دیگری در چین است که باید به آن توجه و آن را برطرف کرد. رونق با افزایش حجم تجاری در بورس سلف شانگهای داستان یک موفقیت چشمگیر است اما موقعیت مکانی این بورس عمدتا برای دست اندرکاران داخلی مطلوب است. امکان مشارکت برای کسانی که خارج از چین هستند، محدود است چون هنوز نمی توان کاملا یوان را تبدیل کرد و نیل به این امر به زمان نیاز دارد. هنگ کنگ یقینا دارای مزیت قابلیت تبدیل ارز است اما باید سیستم انبارداری بالقوه ای داشته باشد تا پشتیبان قراردادهای تحویل فیزیکی آن باشد.
      یک مانع نهایی برای محصولات بورس جدید عدم دستیابی به میزان مطلوب نقدینگی است. قراردادهای کالایی با حجم اولیه پایین آن بخصوص در قراردادهای بلندمدت از مقبولیت خوبی برخوردار نیستند ؛ نقدینگی ضعیف هزینه های داد و ستد را افزایش داده و نمی توان معاملات دلخواه را انجام داد.
      بنابر این بانکها و سرمایه گذاران بدنبال بورس هایی هستند که فاصله بین قیمت خرید و فروش در آن هر چه بیشتر نزدیکتر بوده و نقدینگی مطلوب گام نخست و مهم آن محسوب می شود. تا حد بسیار بالایی حجم یک قرارداد عامل موفقیت آن است و موفقیت به نوبه خود حجم داد و ستد را بالا می برد. به یقین جامعه بورس فلزات لندن نمی تواند چندان رضایت بخش باشد، اما در حال حاضر نخستین عامل مزیت را ایجاد کرده و توانسته با وجود اینکه دنیای فیزیکی به سمت شرق تغییر جهت داده است، همچنان برتری خود را حفظ کند.

      تعبیرات فاحش
      به نظر می رسد که دنیای داد و ستد فلزات به واسطه عوامل متعددی همچون بحران اخیر مالی، اوج گرفتن نوسانات قیمت ها ، افزایش مقررات، رسوایی های بانکی ، بالا رفتن اهمیت چین و تصاحب بورس فلزات لندن توسط بورس کالای هنگ کنگ ( HKEX ) تحت تاثیر تغییرات فاحشی قرار گیرد.
      برخی از تغییرات اساسی در دنیای فلزات عبارتند از :
      +HKEX قرار است قراردادهای کوچک یوانی را تا پایان سال جاری برای آلومینیوم، مس ، روی و زغالسنگ حرارتی آغاز کند.
      +بورس کالای شانگهای ( SHFE ) قرار است نخستین شاخص کالای چین را بر روی فلزات غیرآهنی پیاده کند.
      +بورس فلزات لندن در نظر دارد قراردادهای آتی با تسویه نقد را برای آهن قراضه و میلگرد ساختمانی را آغاز کند.
      +بورس فلزات لندن درنظر دارد قرارداد پریمیوم آلومینیوم را آغاز کند تا صنعت بتواند بهترین پریمیوم های بالا در آسیا، اروپا و امریکای شمالی را داد و ستد تامینی کند.
      +لندن در روز 14 اوت روش قدیم تعیین نقره را کنار گذاشته و روش کشف جدید قیمت را جایگرین آن خواهد کرد.
      +روش قیمت گذاری طلا در لندن تغییر ساختار خواهد داد و فرایند کشف قیمت شفاف تر خواهد شد.
      بازار سنگ آهن در حال حاضر شدیدا دچار دگرگونی شده که بر همین اساس سنگاپور به موفقیت قابل توجهی در قرارداد سواپ سنگ آهن ( SGX) خود دست یافته است. این بورس در سال 2009 راه اندازی شد و پس از آن حجم قراردادهای آن به حدود 30 میلیون تن در ماه افزایش یافت. یک قرارداد سلف اخیرا آغاز شده که به حجم آن در حد چشمگیری افزوده شده است.
      موفقیت SGX چندین علت داشت. اولا تقاضای سنگ آهن در بحران مالی کاهش یافت و قیمت های نقد بسیار نوسان پیدا کرد و سپس فاصله بین قیمت های نقد و قراردادی افزایش یافت. ثانیا این شرایط موجب شد بعضی از دست اندرکاران بازار در تسویه حساب قراردادهای سالانه دچار مشکلاتی مانند قصور در انجام تعهدات خود شوند.
      افزایش نوسانات توام با بحران شدید اعتباراتی موجب شکست تیم مذاکرات بین مشتریان و تولیدکنندگان در قراردادهای سالانه سنگ آهن شد. این تغییر در قیمت گذاری سنگ آهن زمانی سریعا رخ می دهد که عوامل آن همزمان وجود داشته باشند و هیچگونه عامل دیگری نمی تواند مانع شود .

      بازارهای آسیایی مجددا شکل می گیرند
      بنابر این برد بزرگی در دنیای بازار فلزات پایه در پیش رو داریم که لندن و نیویورک با چالش سختی از طرف بورس های شرقی مواجهند. به نظر می رسد که بورس هنگ کنگ رشد قابل توجهی با خرید بورس فلزات لندن در سال 2012 داشته و به یقین مالکان جدید آن دارای برنامه های جاه طلبانه توسعه ای هستند.
      مهمترین تحول قابل توجه بدون شک آغاز قراردادهای کوچک سلف آلومینیوم، مس و روی بر مبنای یوان خواهد بود که احتمالا تا پایان سال جاری راه اندازی شود.
      این قراردادهای جدید هنوز در دست تدوین است ؛ اما بنظر می رسد که دارای چندین مزیت اساسی باشند. مسلما تجارت به وقت آسیا صورت می پذیرد که قلب داد و ستد فیزیکی جهانی است. سرمایه گذاران غربی قادر خواهند بود که مستقیم با مشتریان متعدد فلزات در چین به یوان داد و ستد کنند.
      این قراردادها تا حدی به طور مستقیم بین اعضای بورس فلزات لندن و چین ( 17 عضو
      HKEX اعضای بورس فلزات لندن هم هستند) همزمان انجام می شود.
      یک مشکل اساسی قراردادهای کوچک جدید تدوین شده توسط HKEX این است که این قراردادها در هنگ کنگ چین داد و ستد خواهند شد که نرخ تبدیل ارز فیمابین آن در هنگ کنگ یوان بین المللی است. در حال حاضر بین نرخ تبدیل یوان در هنگ کنگ و یوان در نیویورک ( یوان بین المللی) تفاوت وجود دارد؛ بنابر این قابلیت تبدیل محدود می تواند تا حدی بازدارنده این نوع داد و ستدها گردد. علاوه بر این قراردادهای جدید فقط از طریق نقدینگی تسویه می شود و نمی توان از طریق فیزیکی آن را تسویه کرد.
      قراردادهای تسویه نقد می تواند از بازار فیزیکی فاصله بگیرد اما HKEX درنظر دارد قیمت هایش را از طریق بورس فلزات لندن تقویت کند تا از هر گونه ناهماهنگی بین بازارهای کاغذی و فیزیکی پرهیز شود.
      اما با توجه به انتقادات شدید اعضای بورس فلزات لندن و دست اندرکاران بزرگ صنعتی غربی این سوال مهم وجود دارد که آیا می توان آنان را ترغیب کرد تا برای تولید نقدینگی لازم در هنگ کنگ تجارت کنند. به یقین بنظر می رسد که HKEX علاقه مند است تا ارزش بیشتری از سرمایه گذاریش بدست آورد و اعضای بورس فلزات لندن هم به یقین چشم به هزینه های عضویت خود خواهند دوخت.
      شاید این تحولات نقطه آغازینی برای متحد کردن یکپارچه داد و ستد یا تجارت در جهان فلزات پایه و بانکها و مدیران ریسک باشد و شاید بتوانند توجه خود را آرام و یکنواخت با گذشت زمان به سمت شرق سوق دهند.
      بورس های آسیایی باید ارزش خود را به دنیای تجارت فلزات اثبات کرده و مشکلات را برطرف کنند چون به قول ضرب المثل معروفی که می گوید کار را آن کرد که تمام کرد. به هر صورت بورس های جدید راه اندازی شده در شرق از غرب ریشه می گیرد که باید برای جذب اعضای غربی به مشکلات فوق الذکر فائق آیند تا در سطح جهانی موفق شوند. تغییرات اجتناب ناپذیر است اما سرعت تغییرات همچنان یک معمای ناشناخته باقی مانده است.
       

      منابع:

       متال بولتن

      مترجم: علی غفوری
      منبع درج :

      ایمیدرو