سال جهش تولید
X
   
 
    • هدر یاد داشت ها و مقالات

    • چشم انداز روشن عرضه و تقاضای فولاد خاورمیانه / افزایش 7 درصدی تولید فولاد ایران(تحلیلی از متال بولتن)
      تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
      چکیده
      در سالی که گذشت (2014) خاورمیانه از نظر تولید و مصرف فولاد یکی از سریع ترین رشدها را داشت. البته این سال بدون چالش هم سپری نشد و سرمایه گذاری های قبلی انجام شده به بار نشست و تولید فولاد به رشد خود ادامه داد.

      متال بولتن تخمین می زند که تولید فولاد خام در منطقه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در پایان سال 2014 رشد 23 درصدی داشته باشد و تولید به 18.8 میلیون تن برسد که از 15.2 میلیون تن تولید در سال 2013 و 12.9 میلیون تن در سال 2012 بالاتر است.

      ظرفیت های جدید شرکت های فولادسازی شرق سوهار و "جیندال شدید" در عمان ، قطر استیل در قطر، سولب (SULB) در بحرین و حدید / سولب (Solb) استیل و AL-Tuwairqi در عربستان سعودی در طی دو سال اخیر کمک چشمگیری به افزایش تولید در این منطقه کرده است.
      توسعه این ظرفیت ها در سال 2015 نیز ادامه خواهد داشت که می تواند به افزایش تولید در سال آینده کمک کند؛ اما این احتمال وجود دارد که پس از آن دوره رشد کندتر آغاز شود. اجرای تعدادی از پروژه ها مانند فاز سوم طرح توسعه ESIبرای تولید ورق به تعویق افتاده است ، در حالی که بعضی از پروژه ها مانند Sun steel و Moon Iron &Steel در عمان هنوز باید در بازار وجه تمایزی پیدا کنند. پروژه های کوچکتری بر اساس فناوری مصرف آهن قراضه ( کوره قوس الکتریکی ) یا کوره القایی اجرا خواهد شد اما شرکت های بزرگ دولتی پس از یک دوره توسعه سریع فعالیت های خود را متوقف کرده اند.

      افزایش تقاضا
      متال بولتن تخمین می زند که مصرف فولاد نهایی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در سال 2014 تا 6 درصد افزایش یابد و در سال 2015 این رشد به 6.1 درصد افزایش خواهد یافت.
      با وجود کاهش اخیر قیمت نفت کشورهای عمده در منطقه خلیج فارس به مدد عرضه مازاد در چند سال اخیر دلارهای نفتی زیادی ذخیره کرده اند.
      این پروژه ها در دست اجرا هستند و منابع مالی آنان از طریق درآمدهای نفتی تامین شده و برای حفظ بازار کار ، تنوع بخشیدن به منابع درآمدهای ارزی و تضمین ثبات اجتماعی مورد حمایت سیاسی دولت ها قرار دارند.
      متال بولتن پیش بینی می کند که قیمت نفت باید برای دوره بلندمدتی پایین باقی بماند که بر روی تقاضای فولاد تاثیرگذار بوده و آثار آن تا اوایل سال 2016 محسوس خواهد بود.
      در حالی که پروژه های مربوط به EXPO Dubai و جام جهانی قطر در راس خبرها قرار دارند اما سرمایه گذاری در بخش های زیربنایی مانند راهسازی و احداث خطوط ریلی ، مسکن، بیمارستان ها، فرودگاه ها، پالایشگاه ها، واحدهای تصفیه گاز، مستغلات تجاری و صنعتی می تواند نقش اساسی در افزایش مصرف فولاد داشته باشد.
      متال بولتن تخمین می زند که تقاضای فولاد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در پایان سال 2014 به 25 میلیون تن برسد و محصولات طویل همچنان بیش از 70 درصد مصرف فولاد را به خود اختصاص دهد که بیانگر استمرار وابستگی به صنعت ساختمانی به مثابه پایه و اساس تقاضای فولاد است.
      عربستان سعودی و امارات متحده عربی 80 درصد کل تقاضای فولاد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در اختیار دارند.
      به هر صورت با وجود اینکه تقاضای محصولات طویل هنوز برتری دارد، اما متال بولتن معتقد است که تقاضای محصولات تخت در مدت پنج سال آینده شتاب سریع تری خواهد گرفت. سرمایه گذاری های جدید در واحدهای نورد لوله ( tube &pipe ) مهمترین عامل آن است.
      در عربستان سعودی ( گروه 5 در سال 2015 به ظرفیت خط لوله درزدار اسپیرال خود 400 هزار تن در سال خواهد افزود)، Welspun ظرفیت نورد لوله اسپیرال خود را تا 50 هزار تن در سال 2014 افزایش خواهد داد، شرکت گلوبال پایپ در سال 2013 یک واحد نورد لوله 200 هزارتن در سال احداث کرد و چوکونگ یک واحد نورد لوله با ظرفیت 300 هزار تن در سال را در سال 2015 راه اندازی خواهد کرد.
      علاوه بر این ظرفیت واحدهای اندودکاری رنگی نیز افزایش پیدا خواهند کرد مانند پروژه اندودکاری یونیون متال امارات متحده عربی که 750 هزار تن در سال به ظرفیت آن افزوده خواهد شد.
      با افزایش فعالیت ساختمانی نیاز به تیرآهن سقفی، ساندویچ پنل ها و تجهیزات HVAC که به طور روزافزونی در داخل ساخته می شود، افزایش پیدا کرده است.
      با وجود تلاش های منطقه برای حرکت به سوی تولید خودرو، متال بولتن نسبت به افزایش مصرف فولاد در این بخش در این منطقه با احتیاط برخورد می کند. با وجود سرمایه گذاری در بخش تولید کامیون در عربستان سعودی و امارات متحده عربی تاکنون تلاشی برای اینکه کارخانه های خودروسازی بزرگ از فولادهای تولید داخل استفاده کنند، صورت نپذیرفته است.

      تاخیر در اجرای طرح های تولید ورق
      با توجه به اینکه حدید(Hadeed) تنها مجتمع نورد محصولات تخت یا ورق در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بوده و تقریبا با ظرفیت اسمی خود بهره برداری می شود، افزایش تقاضای آن از طریق واردات تامین می شود.
      ESI هنوز نتوانسته است فاز سوم طرح توسعه خود را برای تولید ورق به تایید برساند ؛ چون منتظر اخذ تاییدیه یا تصویب تخصیص گاز برای تولید بیشتر آهن اسفنجی است. در حال حاضر نزدیکترین تاریخ برای بهره برداری واقعی این طرح توسعه ، سال 2018 است و اگر تعجیلی صورت نپذیرد ، باز به تاخیر خواهد افتاد.
      در ضمن به نظر می رسد که در طرح حدید برای احداث یک واحد نورد سرد که بتواند سالانه 1.5 میلیون تن ورق نورد سرد گالوانیزه غوطه ور گرم ( HDG ) و محصولات قلع اندود تولید کند، پیشرفت زیادی حاصل نشده که در اصل قرار شده در سال 2018 نهایی شود.
      شرکت حدید نیز در نظر دارد یک مجتمع 1.5 میلیون تن آهن اسفنجی – کوره قوس الکتریکی و واحد نورد گرم ورق اندودکاری شده طبق برنامه تا سال 2018 راه اندازی کند.
      به هر صورت سرمایه گذاری های کوچکتری نیز در بخش خصوصی وجود دارد. دو شرکت در امارات متحده عربی به دنبال ساخت خطوط جدید گالوانیزه و نیز طرح توسعه واحد کنونی AL-Ghurair هستند. به هر صورت هر دو مورد به تامین ورق گرم و کلاف نورد سرد از طریق واردات بستگی دارد.

      نگرانی های واردات
      کمبود خالص محصولات تخت در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حال حاضر 3 میلیون تن است که این رقم افزایش پیدا خواهد کرد. کشورهای عمده صادرکننده ورق شامل کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS ) ، هند، ژاپن، کره جنوبی و چین هستند.
      به هر صورت نگرانی واقعی مربوط به محصولات طویل است چون در این منطقه واحدهای تولید محصولات طویل بیشتر و نیاز به واردات این محصول کمتر است. اما بیشترین شکایت بر علیه چین است که بخصوص در نیمه دوم سال 2014 شدت پیدا کرد. قیمت محصولات طویل فولادی چین در این منطقه حداقل 100 دلار در هر تن ارزان تر از محصولات تولید داخلی پس از تحویل است.
      اما متال بولتن پیش بینی می کند که این شرایط یک تحول کوتاه مدت است. در سال 2014 قیمت های سنگ آهن و زغالسنگ بشدت کاهش پیدا کرد اما قیمت آهن قراضه همچنان بالا باقی ماند. این وضع به کارخانه های فولادسازی چین یک مزیت هزینه تا 150 دلار در هر تن نسبت به آهن قراضه داده است اما کاهش قیمت های قراضه در اواخر 2014 این مزیت هزینه را مخدوش کرد.
      به هر صورت این احتمال وجود دارد که با حذف تخفیف مالیات بر ارزش افزوده ( VAT) برای صادرات محصولات طویل آلیاژی حدود 40 دلار در هر تن به هزینه های صادراتی چین بیافزاید. تحت چنین شرایطی به نظر نمی رسد که فولاد چین در سال 2015 بتواند در بازارهای خاورمیانه رقابتی مانده و لذا از حجم صادرات آن کاسته خواهد شد.
      علاوه بر این، از نظر متال بولتن حمایت بیشتر یک اقدام ضد بهره وری بوده و احتمالا دولت ها آن را نخواهند پذیرفت. اگر بالاجبار قیمت های محصولات فولادی را بالا ببریم ، از جایگاه یا توان رقابتی مصرف کنندگان فولاد خواهد کاست و همچنان رقابت با تولیدکنندگان چینی ادامه خواهد داشت. همچنین در بلندمدت به رشد تقاضا لطمه خواهد زد و علاوه بر این به نظر نمی رسد که دولت ها تمایلی به پرداخت قیمت های بالاتر در بخش ساختمانی به پروژه هایی داشته باشند که منابع مالی شان را خود تامین می کنند. در حقیقت گزینه این منطقه صدور محصولات خود است که این کار را آغاز کرده است.
      شرکت صنایع فولاد امارات (ESI) در سال 2013 حدود 30 درصداز تولیدات نهایی خود را صادر کرده و حدودا تا 50 درصد از مقاطع تولید شده خود را هم صادر کرده است.

      آثار جنگ داخلی بر روی تقاضای فولاد
      تقاضای فولاد در عراق که در بین سال های 2010 و 2013 تقریبا به دو برابر افزایش پیدا کرد بود، با شورش گروه تروریستی داعش در اواسط سال 2014 به شدت فروکش کرد.
      متال بولتن تخمین می زند که تقاضا برای فولاد در عراق برای سال 2014 حداقل 15 درصد کاهش داشته و در سال 2015 نیز همین میزان کاهش پیدا خواهد کرد.
      علاوه بر این ، این نگرانی وجود دارد که با شدت گرفتن منازعه از میزان رشد بلندمدت نیز به دلیل کاهش سرمایه گذاری خارجی ، افزایش عدم اعتماد و اطمینان نسبت به کسب و کار و تغییر شرایط کار برای ساخت و ساز کاسته شود. با توجه به این شرایط از میزان پیش بینی های بلندمدت قبلی رشد تقاضای فولاد در این بازار کاسته شده است.
      جنگ در سوریه تقاضای فولاد را در آنجا فلج کرده است. متال بولتن تخمین می زند که در سال 2009 کل تقاضای فولاد ( تخت و طویل) به 2.5 میلیون تن و احتمالا در سال 2013 کل تقاضا به حدود 250 تا 300 هزار تن ( حدود 10 تا 15 درصد اوج) آن رسیده باشد. با توجه به اینکه مشخص نیست که چه زمانی جنگ در سوریه خاتمه یابد پیش بینی تقاضای فولاد برای این کشور امکانپذیر نیست.
      تا حدی کاهش مصرف فولاد در سوریه به سمت لبنان سرریز شده است که وضعیت کسب و کار در این کشور هم نامشخص است و تقاضای فولاد آن در مدت چند سال گذشته به زیر یک میلیون تن در سال کاهش پیدا کرده است که بیشترین آن را چین صادر کرده است.
      خبرهای خوش مربوط به یمن است که در حال حاضر تقاضا نسبت پایین ترین سطح در سال 2011 به سه برابر افزایش پیدا کرده و پیش بینی می شود که تا سال 2015 به یک میلیون تن برسد. بخش اعظم نیاز این کشور از طریق ترکیه تامین می شود. به هر صورت مسئله ای که هنوز وجود دارد ، ریسک سیاسی است که پیش بینی ها را محتاط آمیز می کند.
      پس از دو سال کاهش تقاضا در ایران در سال 2014 تثبیت پیدا کرد ( تقریبا 15 درصد زیر اوج در سال 2011 ) تولید خودرو افزایش یافت اما بازار ساختمانی رشد کمتری دارد چون به دلیل کاهش تورم کل اقتصاد رو به بهبود گذاشت؛ معهذالک چشم انداز نامشخص است.
      بر خلاف کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ، دولت ایران هیچگونه ذخیره ارزی از افزایش قیمت نفت ، به دلیل تحریم نداشته است. از طرف دیگر کاهش اخیر قیمت نفت شاید در حقیقت توافقات هسته ای را شتاب بخشد و در نتیجه به اقتصاد ایران توان بلندمدتی بدهد اما به هر صورت با توجه به ابهامات کنونی پیش بینی بلندمدت رشد تقاضا باید محتاطانه صورت پذیرد.
      با وجود رشد تقاضای ضعیف، تولید ایران همچنان رو به رشد است چون دولت سیاست خودکفایی را نسبت به فولاد اتخاذ کرده است. تولید فولاد ایران در سال 2014 ( پس از افزایش 11 درصدی در سال 2013 ) حدود 7 درصد افزایش خواهد داشت.
      ایران در حال حاضر صادرکننده صرف محصولات طویل و محصولات نیمه نهایی است و با وجود تحریم در سال جاری میلادی( 2014) میزان صادرات محصولات تخت خود را به اروپا افزایش داده است.

      محدودیت های تامین مواد اولیه
      ایران از سنگ آهن داخلی آهن اسفنجی تولید کرده و از آن به عنوان مواد اولیه فولادسازی داخلی استفاده می کند. علاوه بر این بیشترین رشد تولید در کل منطقه ناشی از گاز طبیعی ارزانی است که برای تولید آهن اسفنجی استفاده می شود.
      وضعیت رقابتی فولادسازی با استفاده از این روش در سال 2014 بهبود یافته است چون قیمت های گندله سنگ آهن کاهش پیدا کرده و نیز اکثر تولیدکنندگان داخلی قراردادهای بلندمدت گاز با نرخ ثابت منعقد کرده اند.
      پیش بینی می شود در سال 2015 تولید شرکت فولاد بحرین ( تولیدکننده گندله) با توجه به پیش بینی ورود مواد اولیه از معدن میناس ریو در برزیل افزایش پیدا کند. این افزایش می تواند به توان رقابتی عرضه گندله در این منطقه بیافزاید.
      به هر صورت همان گونه که قبلا گفته شد، دولت ها تمایلی ندارند که گاز ارزان را در این منطقه در اختیار بخش خصوصی قرار دهند. بنا بر این نمی توان گفت که بخش خصوصی بتواند واحد آهن اسفنجی در این منطقه ایجاد کند.
      نتیجه کار این بوده است که فولادسازان کوچکتر در این منطقه به کوره قوسی یا تغذیه آهن قراضه یا کوره های القایی روی آورده اند تا فولاد را برای کاربردهای ساختمانی ذوب کنند.
      شرکت های فولادسازی شرق سوهار، مسقط استیل در عمان ، سولب در عربستان سعودی همه از آهن قراضه یا آهن اسفنجی به عنوان مواد اولیه استفاده می کنند؛ حتی واحدهای تولیدکننده آهن مجبورند در ترکیب یا مخلوط ذوب خود از قراضه بیشتری استفاده کنند چون به نظر می رسد که می خواهند به تولیدات خود بیافزایند. اما به هر حال دستیابی به آهن اسفنجی در منطقه رو به کاهش است.
      شرکت قطر استیل در سال 2014 از بازار آهن اسفنجی خارج شده و کارخانه "جیندال شدید" نیز به سرعت فروش آهن اسفنجی خود را کاهش خواهد داد چون به ظرفیت فولادسازی خود در سال 2014 افزوده است. شرکت فولاد سولب ( sulb) بحرین آهن اسفنجی می فروشد، اگر چه ESI آهن اسفنجی بسیار کمتری در سال 2014 به دلیل تعمیر و نگهداری کوره هایش فروخته است.
      نتیجه چیست؟ پیش بینی می شود که اصولا منطقه خاورمیانه در نیم سال آینده با کمبود آهن قراضه و آهن اسفنجی مواجه شود. آهن اسفنجی از روسیه، لیبی و حتی ونزوئلا تامین خواهد شد و آهن قراضه هم احتمالا از اروپا و امریکای شمالی تهیه خواهد شد.

      چشم انداز همچنان روشن است
      با وجود موضوعاتی چون واردات ارزان از چین، کاهش قیمت های انرژی ، مشکلات دسترسی به مواد اولیه و منازعات منطقه ای متال بولتن همچنان نسبت به چشم انداز عرضه و تقاضای فولاد در خاورمیانه خوش بین است.
      پیش بینی می شود که به طور میانگین نرخ رشد مصرف برای فولادنهایی تا سال 2020 برای همه کشورهای خاورمیانه 2.8 درصد باشد. با توجه به این نرخ رشد مصرف فولاد نهایی در سال 2020 تقریبا به 100 میلیون تن خواهد رسید.
      تولید فولاد خام حتی با نرخ رشد 4.6 درصد به طور میانگین رشد خواهد داشت چون کشورهای منطقه می خواهند محصولات تولیدی خود را جایگزین واردات از چین کنند.
      در سال 2007 واردات منطقه بیش از 35 درصد مصرف فولاد در این منطقه بود و پیش بینی می شود که تا سال 2020 این درصد به کمتر از 10 درصد کاهش پیدا کند.
      بنا به گزارش متال بولتن در سال 2013 مصرف فولاد کشورهای عربی به شرح زیر بود:
      عربستان سعودی 53 درصد
      امارات متحده عربی 28 درصد
      قطر 8 درصد
      کویت 5 درصد
      عمان 5 درصد
      بحرین یک درصد
       

      منبع اصلی مقاله: متال بولتن
      مترجم: علی غفوری