حدود یک سال پیش بود که تولیدکنندگان بزرگ فولاد دنیا در شهر سائوپائولو(سان پائولو) برزیل، خبر از کاهش تدریجی قیمتهای فولاد و سنگآهن دادند.
نکته مدیران و کارشناسان انجمن جهانی فولاد بر تاثیرات کاهش نرخ رشد اقتصادی چین بر روند مصرف کالاهای شاخص از جمله فولاد و سنگآهن متمرکز شده بود. نکتهای که با گذشت زمان در نیمه سال 2014 بهصورت عینی بروز پیدا کرد و بازارهای جهانی را در سراشیبی قیمت سنگآهن قرار داد.
این موضوع اگرچه در همان روزهای پاییز سال 2013 در رسانههای داخلی هم انعکاس یافت، اما به نظر میرسد چندان از سوی کارشناسان و مدیران این حوزه جدی تلقی نشد و مورد پیگیری قرار نگرفت.
شاید با همان نگاههای قبلی و فارغ از فضای پیشرو، برنامهها هدایت میشد این در حالی است که اثرات مازاد تولید فولاد در چین و به تبع آن مازاد سنگآهن بهطور مستقیم کشورهای آسیایی و به ویژه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهد. از همینرو کشورهایی همچون ترکیه، مصر و ویتنام برای ایجاد سدی در برابر تولید مازاد از سوی چین دست به کار شدند و دیوار تعرفه واردات فولاد را 7 تا 37درصد بالا بردند. اخیرا نیز کشورهای حاشیه خلیج فارس از بیم آنکه بازار مصرف آنها خوراک اژدهای زرد نشود آمادگی خود را برای افزایش متوسط 30درصدی تعرفه واردات فولاد اعلام کردهاند.
پیشتر نشریات معتبر حوزه سنگآهن و فولاد از جمله
متال بولتن پیش بینی کرده بودند که یکی از مسیرهای جذاب تولیدات چینی، بازار کشورهای خاورمیانه است، بهطوری که نوک پیکان تولیدکنندگان آن کشور به سمت بازار ایران تنظیم شده است.
اکنون سوال این است که استراتژی تولیدکنندگان داخلی برای مواجهه با چنین موضوعی چیست؟ آیا برای دوره یک یا چند ساله برنامهای منسجم در قالب تشکیلات انجمنی همچون انجمن تولیدکنندگان فولاد یا انجمن تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن دارند یا خیر؟ آیا از نیروهای خبره برای تدوین برنامههای جدید براساس تغییرات روز بازار بهره گرفتهاند؟
آنطور که نشریه اکونومیست نیز پیشبینی کرده برای سال 2015 به غیر از اقتصاد ایالات متحده، در اکثر نقاط دنیا شرایط رکود و کاهش مصرف در انتظار تولیدکنندگان است در این میان چین کشوری شاخص در کاهش رشد اقتصادی تا مرز 5/6 و 7 درصد شناخته میشود که دیگر توان سابق را برای تقاضای واردات سنگآهن از دست داده است و در مقابل به دنبال صادرات محصولاتی است که خود، توان مصرف تمامی آنها را ندارد. در چنین شرایطی در بازارهای خارجی، صاحبان صنایع از جمله فولادسازی با تولید وعرضه مازاد مواجه هستند و به شکستن بازارهای حریف میاندیشند این در حالی است که در بازار داخلی نیز تولیدکنندگان فولاد، با شرایط رکود در ساختوساز و کندی اجرای طرحهای عمرانی دست و پنجه نرم میکنند که نه تنها توان چندانی برای رقابت در بازارهای هدف ندارند که با تولیدات رقیبانی روبهرو هستند که در حال پیشروی برای تسخیر قلمرو آنان هستند.
اقدام تشکیلاتی در قالب انجمنهای مرتبط میتواند برای ذینفعان این حوزه از تولیدکنندگان، سرمایهگذاران و سهامداران عمده تا حدودی اثربخش باشد بهطوری که با تغییر در نرخ تعرفههای ورودی، حداقل، اثر بیرونی پدیده رکود، خنثی شود. حال چنانچه بازار داخل هم با مثبت شدن شرایط بینالمللی برای کشورمان، شاهد رونق گرفتن فعالیتهای اقتصادی و تسریع در اجرای طرحهای عمرانی و ساختوسازها شود، بخش تقاضا تحریک و مانع متضرر شدن تولیدکنندگان و سرمایه گذاران بخش سنگآهن و فولاد میشود. در غیر اینصورت در ماههای آتی ابتدا شرکتهای کوچک که مقیاس تولید در آنها پایین است، از گردونه رقابت خارج میشوند و اندکی بعد شرکتهای بزرگ باید به کاهش تولید و تعدیل تن دهند.
به نظر میرسد تدوین استراتژی چندساله در این بخش ضرورت حیاتی برای فعالان این حوزه دارد در غیر اینصورت رسانهها یا باید مشکلات روز افزون تولیدکنندگان را منعکس کنند یا بهطور مداوم باید از استمداد تولیدکنندگان برای دریافت تسهیلات ارزان قیمت از دولت خبر دهند. شرایط در ماههای آتی روشن به نظر میرسد اما فعالان سنگآهن و فولاد راهکار مشخص و موثری را انتخاب خواهند کرد؟