سال جهش تولید
X
   
 
    • هدر یاد داشت ها و مقالات

    • چشم انداز جدید بازار سنگ آهن
      تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۰۶
      چکیده
      متال بولتن نگاهی دارد به وقایعی که قیمت های سنگ آهن را به زیر 50 دلار در هر تن کاهش داده و چشم انداز بازار آن را در میان مدت مورد بررسی قرار داده است.

      در هجده ماه گذشته شاهد سریع ترین و طولانی ترین نوسانات قیمت سنگ آهن در یک نسل بوده ایم. کاهش قیمت ها تعداد اندکی را دچار تعجب کرد چون قبل از ژانویه 2014 تحلیل گران پیش بینی کرده بودند که قیمت های سنگ آهن کاهش چشمگیری خواهد داشت و با رقابت بین تولیدکنندگان بزرگ و متوسط میزان تولید افزایش یافته و هزینه های تولید نیز کاهش خواهد یافت.
      این شرایط و در کنار آن رشد اقتصادی چین نشان می دادکه بزرگترین مصرف کنندگان سنگ آهن در جهان احتمالا سکسکه ای را در مسیر رشد غیرانعطاف پذیر خود تجربه کرده و قیمت های جهانی سنگ آهن همچنان در سطحی بسیار پایین تر از اوج آن یعنی 190 دلار در هر تن در سال 2011 باقی بماند.
      اما هیچ کس در بازار نمی توانست پیش بینی کند که قیمت ها سریعتر از گذشته کاهش پیدا کند. در اوایل آوریل 2015 تقریبا یک سال پس از کاهش بلافصل قیمت سنگ آهن، شاخص قیمت پایه سنگ آهن متال بولتن برای سنگ آهن با عیار 62 درصد هر تن به زیر 47 دلار در هر تن تنزل پیدا کرد. این سقوط قیمت نه تنها بخش معدن را به لرزه درآورد، بلکه نهادهای مالی و تجار را نیز با این بحران مواجه کرد. با این وجود شرکت های بزرگ معدنی همچنان به افزایش تولید خود ادامه داده و فشار بیشتری را بر روی قیمت ها وارد آوردند. ناگهان در ماه مه سال جاری قیمت این محصول به 60 دلار در هر تن افزایش پیدا کرده و آرامشی را به بازار داد اما اکثر تحلیلگران معتقدند که این قیمت چندان پایدار نخواهد بود.
      چهار شرکت بزرگ معدنی بی.اچ.پی ، ریوتینتو، واله و FMG که بیش از نیمی از تجارت جهانی سنگ آهن را به خود اختصاص داده اند، دارای چشم انداز مشترکی هستند و آن اینکه می خواهند به کم هزینه ترین تولیدکننده ها در جهان تبدیل شوند. چهار شرکت دارای یک راهبرد برای رسیدن به این هدف هستند و آن افزایش حجم تولید سنگ آهن مرغوب در یک مقیاس اقتصادی است. در نتیجه این سیاست ها و اقدامات شرکت های کوچکتر تحت فشار قرار گرفته اند.
      اجرای طرح های توسعه جاه طلبانه سه شرکت بزرگ معدنی همچنان به قوت خود باقی بود تا اینکه در طول سال های 2012 – 2013 نخستین علائم رکود در بازار این محصول نمایان شد. اما با وجود تغییر ساختار اساسی ایجاد شده در سبد دارایی های هر سه شرکت ، سردمداران بعدی شرکت ها به اجرای طرح های توسعه ظرفیت هایشان تداوم بخشیدند. شرکت ریوتینتو قرار است تا پایان امسال ظرفیت تولیدش را به 360 میلیون تن برساند. شرکت واله که بزرگترین تولیدکننده سنگ آهن از نظر حجمی در جهان است، در حال اجرای پروژه 19.5 میلیارد دلاری SD-11 (Serva-sul) در بزرگترین معدن سنگ آهن خود در جهان است. این شرکت می گوید: با اجرای این پروژه کلیدی در آینده ظرفیت تولید سالانه سنگ آهن خود را به 450 میلیون تن در سال خواهد رساند.
      شرکت بی.اچ.پی نیز از سال 2011 تاکنون ظرفیت خود را به دو برابر یا به حدود 225 میلیون تن در استرالیای غربی ( معدن Jimblebar) افزایش داده است. به منظور کاهش هزینه ها به 20 دلار در هر تن ، شرکت بی.اچ.پی اعلام کرده است درنظر دارد 65 میلیون تن به پروژه های کنونی خود افزوده و ظرفیتش را به 290 میلیون تن تا سال 2017 برساند.
      شرکت معدنی FMG ( چهارمین تولیدکننده بزرگ سنگ آهن) مواد اولیه بیشتری را در سه ماه نخست 2015 ( 40.4 میلیون تن) فروخته است که نسبت به مدت مشابه آن در سال قبل بیشتر است. این گروه برای سال مالی 2015 برنامه فروش خود را به 160-165 میلیون تن افزایش داده است.
      در جمع شرکت های معدنی بزرگ احتمالا حدود 200 میلیون تن تا سال 2020 به ظرفیت سنگ آهن در بازار بیافزایند. اما مسئله قابل بحث این است که تقاضا تا چه حد افزایش پیدا خواهد کرد تا بتواند این میزان عرضه را جذب کند. اکثرا بر این عقیده هستند که عرضه کاملا بر تقاضا پیشی خواهد گرفت مگر اینکه از میزان تولید کاسته شود.
      شرکت های بزرگ می گویند که با کاهش قیمت سنگ آهن تولیدکنندگان کوچکتر و پرهزینه تر از بازارهای جهانی بیرون خواهند رفت. قابل ذکر است که مجموع صادرات سنگ آهن از آسیای جنوب شرقی، مکزیک و کشورهای cis در سال 2014 نسبت به سال 2013 حدود 30 میلیون تن افزایش پیدا کرده است. در نگاه نخست دلیل این حرکت صرفا اقتصادی بود اما در حقیقت کارخانه ها ترجیح می دادند که سنگ آهن مرغوب تری را بخرند که کمتر در بازارهای بین المللی یافت می شد.
      تحلیلگران می گویند: تولیدکنندگان در غرب افریقا، کانادا، اروپای شمالی و حتی برزیل و استرالیا مجبور بودند که تولیدات خود را کاهش داده یا آن را به تعلیق اندازند چون با روند قیمت هایی که بی.اچ.پی از آن به عنوان سطح پایدار و بلندمدت نام می برد، غیر اقتصادی بودند. از جمله سایر پروژه های عمده جدیدی که قرار است سال آینده راه اندازی شود، پروژه 55 میلیون تنی Roy Hill در غرب استرالیاست که متعلق به Gina Rinehert ( خانم میلیاردر معدن دار استرالیایی) است. این شرکت معدنی مطمئن است که پروژه مشترک سنگ آهن آن با شرکت پوسکوی کره جنوبی با وجود کاهش تقاضا و عرضه مازاد مانند سایر شرکت های بزرگ معدنی ، رقابتی خواهد بود و می گوید حتی اگر قیمت به زیر 60 دلار در هر تن هم برسد اقتصادی خواهد بود. قیمت های فولاد و آهن به واسطه رقابت بین تولیدکنندگان بزرگ و هزینه های ارزان تولید آنان در بازار کاهش پیدا کرد و رقبا و دولت ها با اعمال مقررات جدید تولید بر روی قیمت ها فشار وارد می آوردند.
      استرالیا بشدت تحت تاثیر کاهش درآمدهای صادرات مواد معدنی بخصوص سنگ آهن قرار گرفته است به طوری که تونی ابوت نخست وزیر استرالیا به درخواست نماینده مجلس موضوع را به چالش و بررسی کشانده است. انتقادات شدیدی از جانب گروه های گوناگونی از افزایش تولید معدنکاران صورت پذیرفته که بعضی از شرکت های معدنی به صورت ضمنی اشاره کرده اند می خواهند از میزان تولیداتشان بکاهند.
      شرکت بی.اچ.پی در واکنش به کاهش قیمت های سنگ آهن اجرای چندین پروژه خود را به تاخیر انداخته است اما برنامه ای برای کاهش تولیدات معادن کنونی خود ندارد. شرکت واله هم اعلام کرده است که تولید معادن پرهزینه و کم عیار خود را کاهش خواهد داد. اما شرکت ریوتینتو مصمم است که طرح های توسعه اش را در استرالیای غربی اجرا کرده و ظرفیت خود را به 360 میلیون تن در سال برساند اگر چه اجرای پروژه های عقب افتاده و جدید خود را در استرالیا و گینه به دلیل مشکلات مطالعات امکان سنجی به تاخیر انداخته است. سام والش همچنان مصرانه معتقد است که تقاضای جهانی سنگ آهن افزایش خواهد داشت که پشتوانه آن افزایش تولید فولاد در بازارهای جدید آسیایی به جز چین و هند خواهد بود.
      شرکت های متوسط تحت فشارند
      اگر سقوط قیمت های سنگ آهن از نظر سیاسی برای شرکت های بزرگ مشکلی ایجاد کرده است اما چشم انداز بازار برای شرکت های متوسط را در جهان و چین تغییر داده است. در امریکای شمالی شرکت قدیمی سنگ آهن و گندله سازی
      Cliffs Natural Resources معادن خود در کانادا را رها کرده است. این شرکت معدنی در حال حاضر در معادن خود در امریکا فعالیت می کند که برخی از کارشناسان علنا منتقد طرح های توسعه این شرکت هستند.
      در برزیل که قیمت سنگ آهن در ماه آوریل 2014 تا آوریل 2015 به طور میانگین به 40 دلار کاهش پیدا کرد، بسیاری از شرکت های معدنی کوچکتر این کشور طرح های توسعه خود را کاملا مورد تجدیدنظر قرار داده اند. شرکت MMX در اکتبر 2014 اعلام ورشکستگی کرده و فولادسازان برزیلی جردائو و یوزیمیناس هر دو اعلام کردند که طرح های توسعه معادن خود را در پایان سال مورد تجدیدنظر قرار خواهند داد.
      دو پروژه از بزرگترین پروژه های غرب افریقا در سیرالئون متوقف شد و به یکی از بزرگترین اقتصادهای منطقه آسیب زد. شرکت معدنی London Miningدر اکتبر 2014 اعلام ورشکستگی کرده و متعاقب آن در ماه دسامبر 2014 شرکت آفریکن مینرال هم به همین وضع دچار شد. شرکت دولتی چینی آهن و فولاد شاندونگ ( سهامدار اصلی آفریکن مینرال) اجرای پروژه Tonkolili را در ماه آوریل به عهده گرفت که هنوز راه اندازی نشده است.
      شرکت آرسلور میتال بزرگترین فولادساز در جهان و نیز یکی از 10 تولیدکننده بزرگ سنگ آهن اهداف درآمدی خود را برای سال 2015 پس از آنکه درآمد بخش معدنی آن در یک سال 73.3 درصد کاهش پیدا کرد در ماه مه به 500 هزار دلار تا شش تا هفت میلیارد دلار تنزل داد.
      لاکشمی میتال مدیرعامل گروه گفت که انتظار نداشت که قیمت های سنگ آهن تا این حد بسرعت کاهش پیدا کند. به هر صورت آرسلورمیتال میزان سرمایه گذاری را در پروژه های معدنی خود را کاهش داده است. مثلا از تولید پروژه معدن لیبریا تا 15 میلیون تن در سال کاسته است، سایر پروژه ها مانند پروژه سنگ آهن Baffinland قرار است در نیمه دوم سال 2015 تکمیل شود.
      وضع دشوار تولیدکنندگان سنگ آهن در کشورهای اسکاندیناوی را به دلیل کاهش قیمت های سنگ آهن تسلیم ورشکستگی کرده است . مثلا شرکت های سوئدی Northland و Dannemora ورشکسته شده اند. شرکت معدنی نروژی
      Northern Iron می گوید: با این قیمت ها معدن Syvaranger اقتصادی نیست. اما شرکت معدنی (سنگ آهن ) دولتی LKAB به طرح های توسعه خود ادامه می دهد.
      شرکت های کوچکتر سنگ آهن استرالیایی سعی دارند که در رقابت با شرکت های بزرگ این کشور خود را به بازار چین (بزرگترین بازار سنگ آهن در جهان) نزدیک تر کنند و به همین منظور درصدد کاهش هزینه های خود هستند. این دسته از شرکت های معدنی نیز با افت قیمت های سنگ آهن از میزان تولیداتشان کاسته اند. به عنوان مثال شرکت سنگ آهن Atlas در ماه آوریل اعلام کرد که معادن خود را متوقف خواهد کرد اما با افزایش قیمت به 60 دلار در هر تن بعضی از معادن آن در ماه مه مجددا به کار خود ادامه دادند.
      شرکت انگلو امریکن در حال بررسی کاهش سرمایه گذاری هایش در شرکت های سنگ آهنی خود است. معادن Kumba در افریقای جنوبی دارای اهمیت سیاسی است که هزاران نفر را در افریقای جنوبی به کار گرفته و هزاران نفر دیگر به طور غیرمستقیم از نظر امرار معاش به این معادن وابسته اند.
      تحلیلگران تاکید می کنند که همین شرایط برای معادن شرکت ریوتینتو در کانادا و CIS وجود دارد که همه معادن با بکار گرفتن نیروی انسانی نقش اجتماعی گسترده ای را در آنجا دارند.
      یک تحلیلگر انگلیسی می گوید: قیمت ها بالاجبار قبل از بسته شدن معادن ریوتینتو در کانادا کاهش خواهد داشت. این معادن دارای آثار سیاسی و اقتصادی زیادی در منطقه هستند.
      تجار در تنگنا قرار گرفته اند
      دوران طلایی بازار سنگ آهن که سالها قیمت جهانی آن 150 دلار بود نه تنها بسیاری از شرکت های معدنی کوچک را به این بخش کشانید بلکه بانک ها و شرکت های تجاری را هم جذب خود کرد. زمانی که قیمت ها کاهش یافت، بسیاری از بانک ها و شرکت های تجاری کوچکتر نیز تصمیم گرفتند که از بازار سنگ آهن و کالایی خارج شوند. با وجود استمرار مشکلات بازار بانک های بزرگی همچون Citi و بانک استاندارد مک کواری هر دو همچنان به مشارکت خود در انواع بازارهای نقدی و بورس ادامه دادند اما نهادهای مالی مانند دویچه بانک و کریدیت سوئیس هر دو به ترتیب در سال های 2013 و 2014 از بازار این کالا خارج شدند.
      زمانی که بانک ها از بازار سنگ آهن خارج شدند، تجار پا به میدان گذاشته و شرکت های تجاری انرژی از جمله Vitol،
      Gunvor و ترافیگورا که تقریبا با تاخیر به این بازار پیوسته بود به یکی از بزرگترین شرکت های تجاری و تامین مواد معدنی فولادسازان تبدیل شد که در سال 2014 حدود 66 میلیون تن سنگ آهن داد و ستد کرد. با توجه به این سهم بالا از بازار تجاری ، گلنکور خود دارای هیچ معدنی که سنگ آهن تولید کند نبوده و همواره از شرکت های بزرگ مواد اولیه خود را تامین می کند. این شرکت در یک سال گذشته حضورش را در بازارهای سنگ آهن کاهش داده و پروژه سنگ آهن موریتانی را در ماه مارس متوقف کرد. این شرکت از منابع مختلف و گوناگونی از جمله شرکت های بزرگ معدنی سنگ آهن می خرد. از سود شرکت گلنکور در سال 2014 نسبت به سال قبل آن 3 درصد کاسته شده و به 8.62 میلیارد دلار رسید که شرکت دلیل آن را چالش های شرایط بازاریابی بخصوص در بازار سنگ آهن ( به واسطه افت قیمت) ارزیابی می کند.
      مدیرعامل گلنکور معتقد است که مشکلات بازار سنگ آهن عرضه مازاد آن است که بدون توجه به تقاضا تولید می شود و این به اعتبار صنعت لطمه می زند. اما کاهش قیمت ها فرصت های تازه ای را برای تجار کوچک به وجود آورده است. کارخانه های فولادسازی اروپایی که به صورت سنتی از شرکت های معدنی در افریقا، برزیل و کانادا را بر اساس قراردادهای سالانه به طور مستقیم سنگ آهن می خرند بخش اعظم قراردادهای خریدهای خود را به سمت بازار نقد انتقال داده اند. به هر صورت تحلیلگران معتقدند که شرایط کنونی به نفع خریداران است و تا آینده نزدیکی این شرایط تداوم خواهد داشت.
      مسئله تقاضای چین
      به نظر می رسد همان گونه که در سه ماهه چهارم سال 2014 شاهد بودیم از اشتهای چین برای سنگ آهن تا حدی کاسته شده است و شایعه ورشکستگی چندین کارخانه خصوصی فولادسازی به گوش رسید. برخی معتقدند که موجودی سنگ آهن احتمالا نقشی در رسوایی های مالی در بندر کینکدائو داشته است که بازار را دچار بحران بیشتری نموده و دولت جدید چین به رهبری
      Xi Xinping را بر آن واداشت که اقدامات قاطعی را در جهت رسیدن به یک سرعت رشد پایدارتر اتخاذ کند. دولت چین در نظر دارد در سال 2015 به نرخ رشد 7 درصدی برسد که پایین ترین سطح رشد از سال 1990 خواهد بود. اما عوامل اصلی تقاضای راکد در چین در حال حاضر سخت گیری دولت برای مقابله با آلودگی هوا و نگرانی بر سر رکود در بازار مستغلات است.
      با توجه به اینکه دولت برای واحدهایی که ایجاد آلودگی می کنند، جریمه درنظر گرفته است اما متقابلا قول داده که بخش مستغلات را فعال تر کند و به همین منظور وام مسکن را افزایش داده و نرخ بهره آن را کم کرده است.
      تحلیلگران بحث می کنند که بازار مستغلات حبابی است که از بین خواهد رفت اما کاهش نرخ بهره نتوانسته است قیمت ها را افزایش دهد و بازار مسکن همچنان بی فروغ است.
      راه پیش رو
      با توجه به اینکه شرکت های بزرگ معدنی همچنان مصرانه به طرح های توسعه و افزایش تولیدات خود ادامه می دهند و کاهش اندک تولید چندان نقشی در توقف کاهش قیمت نداشته است و در چین علائمی از بهبود سریع مشهود نیست و بازار همچنان نشان می دهد که در سال های آینده هم قیمت پایین باقی خواهد ماند. با افزایش موجودی انبارها تا حدی قیمت حرکتی مثبت داشت اما احتمالا زمانی که ریوتینتو به تولید بیافزاید دوباره کاهش پیدا خواهد کرد و با افزوده شدن 60 میلیون تن به تولید در ظرف شش ماه آینده دوباره به بازار آسیب خواهد رساند. اگر پروژه توسعه Roy Hill راه اندازی نشود قیمت های سنگ آهن کاهش بیشتری خواهد داشت.
      طبق محاسبات انجام شده توسط تحلیلگران پایین ترین نقطه سر به سر هزینه تولید هر تن سنگ آهن برای شرکت های ریوتینتو و بی.اچ.پی برای تحویل به بنادر چین 20 دلار است. شرکت های بزرگ معدنی می گویند اگر ما از میزان تولیداتمان بکاهیم متضرر خواهیم شد چون احتمالا قیمت های سنگ آهن حداقل در شش ماه آینده به زیر 40 دلار در هر تن کاهش پیدا کند.
      متوقف کردن بهره برداری از معادن در مناطق دور مانند کشورهای کانادا و افریقای جنوبی با توجه به تعداد شاغلان آن اگر بیکار شوند معضلات سیاسی دربرخواهد داشت. بعضی از معادن هم توسط شرکت های چینی خریداری شده که حکم معادن اختصاصی را دارند. تولیدکنندگان سنگ آهن در روسیه و قزاقستان کاملا متفاوت از همتایان استرالیایی و برزیلی خود هستند یعنی در صورت نوسانات شدید قیمت ها محافظت و حمایت می شوند. به دلیل چشم انداز نامطلوب بازار سنگ آهن بانک Citi معتقد است که در سه ماهه سوم امسال قیمت این کالا به طور متوسط 36 دلار خواهد بود و برخی نیز آن را 40 دلار پیش بینی کرده اند. چشم انداز بازار چین نیز بهتر از این نیست . انجمن آهن و فولاد چین می گوید: امسال 100 میلیون تن دیگر به تولید شرکت های معدنی بزرگ افزوده خواهد شد که در نتیجه 80 میلیون تن تولید پرهزینه از بازار خارج خواهد شد. بخش ساختمانی 70 درصد تقاضای سنگ آهن در چین را به خود اختصاص داده است که در حال حاضر این تقاضا رو به افول است و بعید است که اگر قیت سنگ آهن نیز افزایش پیدا کند بساز بفروش های چینی مجددا به ساخت مسکن روی آورند چون می خواهند با کاهش بدهی هایشان ترازنامه های خود را تقویت کنند. تنها جهت در کوتاه مدت کاهش قیمت های سنگ آهن است.
       

      منبع اصلی مقاله: متال بولتن
      مترجم: ترجمه و تلخیص : ازایمیدرو