سال جهش تولید
X
   
 
    • هدر یاد داشت ها و مقالات

    • بازار خاورمیانه در انتظار رشد مصرف فولاد
      تاریخ انتشار: ۱۳۹۲/۱۱/۱۹

      صنعت فولاد خاورمیانه که بسرعت رو به رشد است، سال پرالتهاب دیگری را پشت سر گذاشت. با وجود اینکه در سال 2013 رشد تقاضا در این منطقه نامتوازن بود، اما به‌طور کل همواره مصرف فولاد آن افزایش داشته است. رشد تولید همچنان از ظرفیت‌های کنونی و جدید به دست آمده است. همواره پروژه‌های جدید در دستور کار قرار داشته است که برخی از این طرح‌ها پیشرفت چندانی نداشته، اما برخی نیز با تاخیر در اجرا مواجه شده‌اند.
      کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس همچنان پرتحرکند
      سال گذشته برای کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس سال نسبتاً سختی بود. به‌طور کلی به نظر می‌رسد که احتمالا تقاضای منطقه‌ای 5 ـ 6 درصد در سال 2013 بهبود یافته و این در حالی است که میزان رشد تقاضا در سال 2012، 10 درصد بوده است.
      با افزایش قیمت و میزان تولید نفت و گاز ،‌تقاضا برای اجرای امور زیربنایی کشورهای GCC توسعه یافت، چون این کشورها تولیدشان را برای جبران کاهش تولید ایران و لیبی افزایش دادند. استراتژی دولت‌های منطقه تلاش برای به‌کارگیری مجدد درآمدهای بالای نفتی در اقتصاد داخلی‌شان برای ایجاد اشتغال در زمینه‌های گوناگون بوده است. نتیجه این خط‌مشی افزایش سرمایه‌گذاری در بخش ساخت و ساز بوده که نیازمند میزان بالای فولاد است.
      بازار عربستان‌سعودی بزرگترین بازار منطقه است. از آنجایی که رشد فعالیت‌های ساختمانی در آنجا شتاب گرفته است، اما بروز مشکلاتی چون ممنوعیت کار اتباع خارجی و مسائل مهاجرتی منجر به افت تقاضا شده و در نتیجه ضربه شدیدی به فعالیت‌های ساختمانی در این کشور وارد آورده است.
      به هر صورت با استمرار واردات فولاد از سایر کشورها GCC، ترکیه و منا شرکت فولاد حدید عربستان مجبور شد تا قیمت پایه‌ خود را به 2700 ـ 2600 ریال عربستان‌سعودی (720 ـ 694 دلار) در هر تن کاهش دهد که این روند یا شرایط تقریباً تا 2 سال ادامه داشت به خصوص اینکه با ورود محصولات ارزان‌تر ترکیه (200 دلار در هر تن کمتر از CIF جده) و نیز ضعیف‌تر شدن تقاضای داخلی، مساله تشدید یافت.
      شرکت فولاد حدید عربستان اوایل سال گذشته یک واحد نورد بیلت یک میلیون تنی در سال و یک واحد نورد 500 هزار تنی مفتول را راه‌اندازی کرده و نیز اعلام کرد که می‌خواهد دو واحد نورد در کشور احداث کند که تولید را در سال 2018 آغاز خواهند کرد که شامل یک واحد نورد ورق (Plate) 5/1 میلیون تن در سال در جبیل و یک واحد نورد سرد و خط گالوانیزه یک میلیون تن در سال در شرکت تجاری عبداله در ربیق خواهد بود.
      کل هزینه‌های سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شده حدود 3/4 میلیارد دلار است و احتمالاً شامل واحد آهن اسفنجی و کوره قوس الکتریک نیز خواهد بود. این اولین واحد نورد Plate (ورق ضخیم) در منطقه خواهد بود که احتمالا بتواند کمبود ظرفیت محصولات تخت منطقه را جبران کند.
      در امارات متحده عربی، صنایع فولاد امارات (ESI) همواره تولیدات خود را افزایش می‌دهد، به طوری که واحد نورد مقاطع سنگین آن در حال حاضر با ظرفیت کامل کار می‌کند. این شرکت در سال 2013 واحد DRI – EAF و خط میلگرد آجدار النصر سابق را خریده و با ظرفیت کامل از آن بهره‌برداری می‌کند.
      یکی از مهمترین دستاوردها یا تحولات در امارات متحده عربی در سال 2013 بازگشت واحد نورد مجدد بود. شرکت استیل استار خط میلگرد آجدار خود را در اواسط 2013 دوباره راه‌اندازی کرد و نیز از واحد نورد مقاطع متوسط خود با ظرفیت بالاتر بهره‌برداری می‌کند. کارخانه Conares نیز با ظرفیت بالاتری کار می‌کند.
      در اینجا دو عامل وجود دارد: اولین عامل این است که امارات متحده عربی با تاکید بیشتری کشورهای GCC را وادار کرده که 5 درصد تعرفه وارداتی از میلگرد ساختمانی دریافت کنند. پیشتر واحدهای نورد میلگرد آجدار می‌توانستند میلگرد آجدار را بدون تعرفه برای واحدهای برش و خمش خود وارد کنند، اما واردات محدود شده است. نتیجه کار اختلاف زیاد بین قیمت شمش وارداتی (دستیابی بدون تعرفه) و میلگرد آجدار (محصول نهایی) بود، بنابراین سود حاشیه‌ای برای واحدهای نورد مجدد را محقق ساخت. عامل دیگر بازگشت رونق به بازار ساختمانی دوبی پس از رکود شدید طی سال‌های 2012 ـ 2008 بوده است. در حال حاضر طرح‌های ساختمانی عظیمی برای سال جدید در نظر گرفته شده و این روندی است که ادامه خواهد داشت بخصوص اینکه قرار است دوبی در پایان سال جاری میزبان اکسپو 2020 شود. بازار قوی بدین معنی است که بازار این منطقه هنوز نیازمند به میلگرد ساختمانی ترکیه است.
      در بحرین شرکت Sulb تولید تجاری مقاطع نورد گرم خود را در اواسط 2013 آغاز کرده بود به تدریج به میزان تولیدات خود می‌افزاید. بازار محصولات ساختمانی در این کشور رونق گرفته در نتیجه فاصله زیاد بین قیمت شمش و میلگرد ساختمانی این امکان را به واحد نورد مجدد داخلی Unirol داده تا با ظرفیت بالاتری بهره‌برداری شود.
      تقاضای قطر نیز بالاست و همچنان فعالیت ساختمانی و زیربنایی مربوطه تا قبل از جام جهانی فوتبال در این کشور ادامه خواهد داشت. شرکت فولاد قطر قرار است اوائل سال جاری کوره عظیم 1/1 میلیون تنی خود را راه‌اندازی کند که در نتیجه از بازار آهن اسفنجی تجاری خارج شده و تنها آن را به شرکت وابسته خود South steel در عربستان خواهد فروخت. به هر صورت میزان دسترسی آن به شمش فولادی افزایش پیدا خواهد کرد.
      همین داستان در عمان وجود دارد. جیندال قرار است بهره‌برداری از واحد جدید دو میلیون تنی کوره قوس خود را در اوایل امسال آغاز کند و بتدریج از بازار آهن اسفنجی خارج خواهد شد. علاوه بر این در نظر دارد یک واحد نورد 4/1 میلیون تن میلگرد آجدار یا مفتول را تا اواسط سال 2016 احداث کند که بخش اعظم شمش را جذب خواهد کرد.
      واحد نورد محصولات طویل شرکت شرق سوهار عمان که با قراضه تغذیه می‌شود قرار بود تا پایان سال گذشته ظرفیت تولید فولاد خام و میلگرد ساختمانی خود را به 600 هزار تن در سال برساند در حالی‌که شرکت فولاد جزیره که تولیدکننده میلگرد تجاری است در نظر دارد با تجهیز کردن خط تولید خود در سال جاری میلگرد ساختمانی نیز تولید کند. برنامه‌های توسعه کوچکتری نیز در شرکت فولاد مسقط در دست اجراست و نتیجه کار این خواهد بود که عمان تا سال 2016 و بعد از آن به یک صادرکننده عمده تبدیل می‌شود.

      تامین مواد اولیه

      با اجرای طرح‌های توسعه فوق‌الذکر تامین مواد اولیه در منطقه GCC به‌طور فزاینده‌ای اهمیت پیدا خواهد کرد. با خروج جیندال و شرکت فولاد قطر از جرگه عرضه‌کنندگان آهن اسفنجی( DRI ) در سال جاری فقط بخشی از آن از طریق افزایش عرضه شرکت Sulb جبران خواهد شد. علاوه بر این توسعه ظرفیت‌هایی که با قراضه تغذیه می‌شوند، ادامه خواهد داشت، چون دستیابی به حجم بالا و ارزان گاز طبیعی برای شرکت‌های غیردولتی محدود خواهد شد. حتی طرح‌های توسعه کوره‌های قوسی که با آهن اسفنجی تغذیه می‌شوند قراضه بیشتری را مصرف خواهند کرد. این بدین معنی است که منطقه همچنان به یک واردکننده صرف تبدیل خواهد شد، چون تولید قراضه منطقه بدون در نظر گرفتن قراضه داخلی (Home scrap) محدود است، اگرچه میزان سرمایه‌گذاری در واحدهای فرآیند قراضه در پنج سال آینده افزایش پیدا خواهد کرد، البته این عامل در سایر بازارهای منطقه‌ای مانند شمال آفریقا نیز وجود خواهد داشت. این منطقه همچنان بشدت به واردات سنگ‌آهن وابسته خواهد بود که عمدتاً گندله برای تغذیه واحدهای آهن احیای مستقیم است. با وجود واله عمان و شرکت فولاد بحرین که در حال حاضر با ظرفیت‌های بسیار بالاتری بهره‌برداری می‌شوند، همچنان به گندله احیای مستقیم وارداتی نیاز خواهد بود. تحلیلگران فرض را بر این دارند که اگر واله زمانی طرح توسعه کارخانه‌اش در عمان را اجرا کند، باز دسترسی دوباره به گاز مشکل خواهد بود، اما حتی در این شرایط منطقه با کمبود گندله آهن اسفنجی مواجه خواهد بود. علاوه بر این با توجه به چهار عرضه‌کننده مهم گندله تجاری در جهان (واله، سامارکو، ال بی‌ای‌بی و فولاس) دستیابی به دیگر عرضه‌کنندگان محدودیت خواهد داشت.

      رشد تقاضا در عراق

      تقاضای فولاد در عراق رو به رشد است، در سال 2012 میزان این تقاضا به 3 میلیون تن رسید (یک میلیون تن در سال 2008) و در سال 2013 نیز رشد داشته است. در حال حاضر واردکنندگان همچنان ذینفعان اصلی هستند که از ترکیه و اوکراین محصولات فولادی وارد می‌کنند. ایجاد ظرفیت‌های جدید با تاخیر صورت می‌پذیرد، چون تامین برق و نیز نگرانی سرمایه‌گذاران از نظر امنیتی در عراق عامل باز دارند طرح‌های توسعه فولادسازی در این کشور است. دو پروژه در سالی گذشته راه‌اندازی شد. گروه عربستانی Astra تولید خود در کارخانه فولادسازی (Alanmaa) Tonmiya با 450 هزار تن ظرفیت در سال شمش و 300 هزار تن در سال میلگرد آجدار در بصره در ماه مارس را آغاز کرد، اما میزان بهره‌برداری آن در حال حاضر پائین است. در اربیل شرکت فولاد F&F نیز تولید خود را در نیمه دوم سال 2013 آغاز کرده و سالانه 500 هزار تن در سال میلگرد آجدار تولید می‌کند که دارای یک کوره قوس الکتریک است. گروه ماس که راه‌اندازی واحد نورد شمش 25/1 میلیون تن آن به تاخیر افتاده و 650 هزار تن در سال میلگرد آجدار تولید خواهد کرد، می‌بایستی در پایان سال 2013 در سلیمانیه راه‌اندازی می‌شد. با توجه به اینکه کل ظرفیت میلگرد آجدار آن در سال 2014 به 8/1 میلیون تن در سال خواهد رسید، باید از طریق واردات نیازهای خود را تامین کند. سایر پروژه‌های عراق مانند شرکت دولتی آهن و فولاد در بصره با طرح‌های چند میلیون تنی در سال ،کوره قوسی و تولید میلگرد آجدار همچنان با تاخیر اجرا خواهند شد.

      تاثیرات سوریه

      با وجود مشکلات سیاسی و درگیری‌ها در سوریه و ایجاد عدم اطمینان در منطقه، اثرات آن بر روی بازار فولاد در منطقه ناچیز بوده است. تقاضای سوریه در اوج آن در سال 2009 حدود 5/2 میلیون تن بود، اگر چه می‌توان گفت این تقاضا ذخیره‌سازی در انبارها را نیز شامل می‌شود. به هر صورت پیش‌بینی می‌شود که میزان آن در سال 2013 فقط 5/0 میلیون تن باشد. ناآرامی‌ها به تقاضای لبنان نیز لطمه زده است که حدوداً به 75/0 میلیون تن در سال می‌رسد.

      چشم‌انداز مثبت

      چشم‌انداز خوبی برای تقاضای فولاد در سال جدید در این منطقه پیش‌بینی می‌شود که پشتوانه آن بهبود اقتصاد جهانی است که قیمت‌های نفت را بالا نگه خواهد داشت. با افزایش قیمت نفت فعالیت‌های ساختمانی و عمرانی در اکثر بازارهای منطقه رونق خواهد گرفت، چون دولت‌ها به دنبال سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌ها بوده و در نتیجه سطح اشتغال را بالا خواهد برد. به هر صورت ناآرامی‌های سیاسی همواره مایه نگرانی بوده که می‌تواند آثار اقتصادی نامطلوبی در منطقه داشته باشد. افزایش ناآرامی‌ها در عراق، فلسطین و اسرائیل یا تداوم بهار عرب از جمله این نگرانی‌هاست. به‌طور کل برای دستیابی به مواد اولیه در منطقه فولادسازان به نوعی یکپارچگی روی آورده‌اند تا نیازهای سنگ‌آهن و قراضه خود را به طریقی تامین کنند و به همین منظور سرمایه‌گذاران در بخش صنعت در سایر زمینه‌ها بالادستی نیز سرمایه‌گذاری می‌کنند که بدان Backward integration می‌گویند. درصد مصرف فولاد کشورهای GCC در سال 2012 عبارت است از عربستان (53 درصد)، امارات (28 درصد)، قطر (7 درصد)، کویت (6 درصد)، عمان (5 درصد) و بحرین (یک درصد).

      منبع اصلی مقاله: متال بولتن